رسول خدا صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم فرمودند: " و لیجتهدنٌ ائمة الکفر
و اشیاع الضلالة فی محوه و تطمیسه ، فلا یزداد أثره إلا ظهورا و أمره الا علوا
"؛ پیشوایان کفر و پیروان گمراهی در محو و نابودی نشانه های امام حسین
، تلاش بسیار خواهند کرد ولی این تلاش ها نتیجه ای جز بالا گرفتن و ظاهر شدن هرچه
بیش تر آثار و امر او در بر نخواهد داشت.(کامل الزیارات ص260)
احیای سنت وسیره پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم و حضرت علی عَلیهِ السَّلام:
مهمترین هدف نهضت حضرت ابا عبدالله
الحسین عَلیهِ السَّلام، زنده کردن اسلام محمّدی و سیره علوی بود.
امام حسین عَلیهِ السَّلام فرمودند: به
درستی که من بیهوده، گردنکش، ستمگر و ظالم حرکت نکردم بلکه برای اصلاح در امت جدّم محمّد صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم و شیعه پدرم علی بن ابی طالب عَلیهِ السَّلام حرکت کردم و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به روش جدّم
محمّد صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم و پدرم علی بن ابی طالب عَلیهِ السَّلام رفتار نمایم.(بحارالانوار، ج 44، ص 329)
حکومت اموی از نخستین روز تشکیل حکومتش که اندی بعد از رحلت
پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم پیش آمد، با زیر
بنای اسلام ستیزی تأسیس شد و پیر ملعون
اموی ( ابوسفیان) تأکید کرد: حقیقت " بحث و نشر و برزخ و قیامت و حساب و کتاب
و بهشت و جهنم " را افسانه تلقی نمایند! و همّت خود را برای قبض حکومت و دست
به دست کردن آن مصرف دارند، یادگار ننگین نخستین او (معاویه) همّت خود را برای دفن
نام پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ
آلهِ و سَلّم و تحریف سخنان رسول
اکرم صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم و جعل حدیث به کار برد.(ابن ابی الحدید، ج5، ص129 و سفینة البحار، ج2،ص290)
و تمام تلاش خویش
را در امحاء نام و آثار علوی عَلیهِ
السَّلام و پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم اختصاص داد.(ابن
ابی الحدید، ج4، ص56تا63)
و ده ها بدعت را در اسلام و مسلمین به جا گذاشت و حلال را
حرام و حرام را حلال کرد.(الغدیر،ج10و11) و برای فرزندش یزید درس تحریف داد، و شیوه ی مبارزه با
اصول اسلامی را آموخت، او نیز مسیر پدرش را در سنت شکنی و اسلام ستیزی پیش گرفت.
تا جایی که صراحتا دشمنی خویش را با پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم و امیرالمؤمنین علی عَلیهِ السَّلام اعلام داشت و گفت: می خواستم
از محمّد انتقام بگیرم که گرفتم!!! و اشعاری را در نفی پیامبری آن حضرت سرود.
قیامت و وحی و رسالت را به باد مسخره گرفت و این گستاخی را
در کنار قبر پیامبر خدا صَلّی الله عَلیهِ
وَ آلهِ و سَلّم نیز علنی کرد. که
فرماندار مدینه (مروان لَعنة الله عَلیه) خطاب به قبر آن حضرت گفت: یا محمد! یوم بیوم بدر!!! ای محمّد! این روز در عوض روز بدر.(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج4،ص72)
آری! آل امیه برای خاموش ساختن چراغ اسلام پیش آمدند و
منافقین پرقدرت با ظاهر اسلامی دست های آنان را آزاد گذاشتند و محرمانه در
طومارهایی ثبات خود را در آئین بت پرستی
خاطر نشان ساختند و از همرازان خود خواستند با ظاهری فریبنده به جنگ اسلام و سنت
نبوی برخیزند و حتی نسل و فرزندان او را به قتل برسانند.(بحارالانوار، ج 45، ص 328، عوالم بحرانی، ج امام حسین، ص
647)
حسین بن علی عَلیهِ
السَّلام از این رازها باخبر
بود، برای مبارزه ی مؤثر زمینه سازی می کرد و ابزار لازم را فراهم ساخت و خاندان و یاران پاک و
دلیر را همراه کرد آن گاه اعلام نمود:
" ای مردم کوفه! ای سپاه یزید! ای کسانی
که هدف قیام مرا می طلبید! من ستمگران اموی را چنین یافتم که مقدرات و دستورات
اسلام را شکستند، حرام خدا را حلال و حلال او را حرام می کنند، سنت و سیره ی
پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ
آلهِ و سَلّم را عوض
می نمایند و... من از همه به خدا و پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم نزدیک ترم و وظیفه ی من از دیگران سنگین تر
است. بنابراین برای حفظ سنت و سیره ی جدم قیام می نمایم".(تاریخ طبری،ج4،ص215)
حضرت سیدالشهداء عَلیهِ السَّلام با نهضت عظیم خود
مسیر فضیلت، بخشش و آرمان های والا در عقیده و اخلاق را برای همه جهانیان در طول
تاریخ ترسیم کردند.
کوشش برای اصلاح امت همان شاهراه صریح وروشنی است که امام
حسین عَلیهِ السَّلام در واقعه عاشورا با گفتار و کردار و تقریر و خون و جسم و جان مطهّرشان و نیز
با تقدیم خون پاک فرزندان، برادران و بستگان و همه دار و ندارشان آن را ترسیم
نمودند و در این راه حتی به اسیری خانواده و فرزندان شان تن دادند؛ خانواده ای که
پاک ترین، با تقوا ترین و ریشه دار ترین خانواده در کل تاریخ یعنی خاندان رسول خدا صَلّی الله عَلیهِ
وَ آلهِ و سَلّم می باشد.
امام حسین عَلیهِ السَّلام، عامل جدایی حق از باطل:
همین نهضت راستین و روشنگرانه بود که راه روشن حق را به امّت
اسلامی و تاریخ نشان داد؛ راه روشنی که رسول خدا صَلّی الله عَلیهِ
وَ آلهِ و سَلّم برای جهانیان به ارمغان
آورد ولی بنی امیه قصد نابودی و محو آن را داشتند. نهضت سیدالشهداء عَلیهِ السَّلام با حکومتی که به ناروا جامه ی اسلام بر تن کرده بود و
ریاست آن را بنی امیه و بنی مروان به عهده داشتند، رو به رو شد و طاق های بر
افراشته و ستون های آن را یکی پس از دیگری ویران نمود تا جایی که امروزه جز تاریخی
ننگین و آکنده از ماجراهای نفرت انگیز چیز دیگری از آن باقی نمانده و کارشان به
جایی رسیده است که امروز حتی اگر کسی از نسل بنی امیه و بنی مروان باشد جرأت ندارد
اظهار کند من از نسل بنی امیه یا بنی مروان هستم.
در تاریخ، ده ها و ده ها نمونه وجود دارد که شاهد این معنی
است. برای نمونه در تاریخ آورده اند که یکی از نوادگانشان به نام سعد بن عبدالملک
بن عبد العزیز بن مروان همچون زنان می گریست و به هق هق افتاده بود. وقتی علت را
جویا شدند. گفت: و کیف لا أبکی و أ نا من الشجرة الملعونة فی القرآن؛ چگونه گریه نکنم در حالی که از همان درختی هستم که در قرآن
خاندان نفرین شده خوانده شده است؟
این اقدام موفقیت آمیز امام حسین عَلیهِ السَّلام همچنان استمرار دارد و مشیت الهی بر این تعلق گرفته است که چنین اقدامی فقط
به دست سید الشهداء عَلیهِ السَّلام انجام پذیرد، نه به دست کس دیگری،
حتی اگر برتر از او باشد (همانند جد بزرگوارشان پیامبر اکرم صَلّی الله عَلیهِ
وَ آلهِ و سَلّم، حتی پدر گرامی شان
امیر مؤمنان عَلیهِ السَّلام، مادر ارجمندشان حضرت فاطمه زهرا سَلام الله عَلیها و برادر گرانقدر شان امام حسن مجتبی عَلیهِ السَّلام).
امام حسین عَلیهِ السَّلام، وِتر موتوری است که بارها و بارها بر زبان معصومین عَلیهِم
السَّلام در زیارات با این لقب
از ایشان یاد شده است. ایشان تنها امامی هستند که خدای متعال برای این اصلاح ریشه
ای و گسترده برگزیده تا با سخنان روشنگرانه و سیره ی پربارشان، نقاب از چهره ی طاغوتی
برکشند که به دروغ جامه ی مسلمانی بر تن نمودند و دم از اسلام می زدند و آنان را
در پیشگاه تاریخ رسوا نماید.
اگر نهضت امام حسین عَلیهِ السَّلام نبود یزید و هم قطاران او که پیش و پس از او بودند به
نیرنگ و زور خلافت رسول الله صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم را غصب کردند چگونه
رسوا می شدند؟
اگر نهضت سید الشهدا عَلیهِ السَّلام نبود شخصی چون حجاج که ده ها هزار تن انسان بی گناه را در معرض شکنجه و قتل
قرار داد ولی مردم را موعظه می کرد و می گریانید، چگونه رسوا می شد؟
اگر این نهضت نورانی نبود چه زمان نقاب از چهره ی صلاح
الدین ایوبی برداشته می شد؟
او کسی است که مسلمانان منتسب به اهل بیت عَلیهِ السَّلام را در شهر خود
محاصره می کرد و می کشت و زنان و کودکان و پیرانشان را ده ها هزار یک جا به کام
شعله ها ی آتش می فرستاد.
گروهی از مؤمنین جن نزد امام حسین عَلیهِ السَّلام آمدند و عرض کردند:
ما شیعیان و یاران تو هستیم، هر چه می خواهی به ما امر کن و اگر دستور دهی تمام
دشمنانت را نابود می کنیم و تو در وطن خویش بمان.
ابا عبدالله در حق آن ها دعا کرد و به آنان فرمود: "
مگر شما قرآن را که به جدّم رسول خدا صَلّی الله عَلیهِ
وَ آلهِ و سَلّم نازل شده است نخوانده
اید که می فرماید به مردم بگو اگر درخانه های خود
بمانید آنان که مقدّر شده است تا کشته شوند، به سوی قبر های خود خواهند رفت.(آل عمران ، 154) ماندن در مدینه نتیجه ندارد . اگر من در خانه ی خود بمانم
به چه وسیله ی امتحان شوند و چه کسی در قبر من بخوابد؟
مؤمنین جن عرض کردند: به خدا قسم اگر طاعت امر تو واجب خدا
نبود با تو مخالفت می کردیم و تمام دشمنان تو را پیش از آنکه به تو آسیبی برسانند
می کشتیم.
امام حسین عَلیهِ السَّلام فرمودند: به خدا قسم قدرت ما برای کشتن آن ها بیش از شماست، ولی نظر
ما این است که بر همه اتمام حجت شود تا آنهایی که هلاک می شوند از روی «بیّنه» به
هلاکت برسند و کسانی که به سعادت می رسند از روی «بیّنه» بدان نائل شوند.(لهوف سیدابن طاووس صفحه 89)
امام حسین در منزلگاه های متعدد علل قیام و نهضت خود را
بیان می فرمودند و مردم را آگاه می ساختند.
بامداد عاشورا امام حسین عَلیهِ السَّلام فرمودند: آگاه باشید زنا زاده پسر زنازاده ( ابن زیاد لَعنة الله عَلیه ) من را بین دو چیز مخیّر ساخته است : یا شمشیر کشیده آماده جنگ شوم یا لباس
ذلّت بپو شم و با یزید بیعت کنم . ولی ذلت از ما بسیار دور است و خدا و رسول خدا و مؤمنان و پروده شدگان دامن های پاک و
اشخاص با حمیّت و مردان با غیرت به ما چنین اجازه ای را نمی دهند که ذلّت اطاعت
نمودن مردم پست را به کشته شدن با عزّت ترجیح دهیم . بدانید من با وجودی که یار و
یاورم کم است با شما می جنگم.(لهوف
سید ابن طاووس صفحه 123)
امام حسین عَلیهِ السَّلام فرمودند: آیا نمی بینید که به حق عمل نمی گردد و از باطل دست نمی کشند
اکنون باید هر انسان مؤمن که در راه حق است به دیدار خداوند مایل باشد به سوی جهاد
و مرگ در راه خدا بشتابد من هم اکنون مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز
مایه دلتنگی چیزی نمی بینم.
امام حسین عَلیهِ السَّلام فرمودند: اگر دین حضرت محمد صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم فقط با کشتن من برقرار می ماند ای شمشیرها مرا در بر
بگیرید.
امام حسین عَلیهِ السَّلام فرمودند: به خدا قسم من دست خواری به طرف شما دراز نخواهم ساخت و
همچون بردگان بی اراده به نفع شما اقرار نخواهم کرد که خداوند چنین کاری را برای
ما و رسول و خاندان مقدسش رضا نداده ما به طاعت مردمان پست گردن ننهیم، و فرمانبری
از آن هارا به قتل گاه با شرافت ترجیح ندهیم .(حسین عَلیهِ السَّلام مظهر آزادگی و غیرت)
امام حسین عَلیهِ السَّلام فرمودند: ای مردم! زندگی همین لولیدن چون کرم ها و خوردن و آشامیدن
چون بهائم نیست و هدف وجود آدمی نیز اسارت در دست شهوت و هوا و هوس نیست .کجایید
ای مردم، مرکب غفلتی که زیر پا دارید شما را به کجا و تا کجا برده است . این که
شما دارید زندگی نیست فساد است شما استخوان یکدیگر را می جوید خون یکدیگر را می
خورید و به هستی یکدیگر با چشم بغض و عداوت می نگرید. همه ی این نکبت ها را دست
ظلم بر شما تحمیل کرده است من می روم تا این دست را قطع کنم، من می روم تا ظالم را
نابود سازم ولی شما مرا می ترسانید و می گویید خون تو را خواهند ریخت غافل از آن
که خون مظلوم چون بر زمین ریزد جوششی خواهد کرد و موج خواهد زد و امواج خروشانش
ستمگران را در غرقاب فنا خواهد انداخت. این است راه من، این است هدف من، آنان که
با من هستند بیایند و کسانی که سودای دگر دارند رو به زندگی باز گردند.(حسین عَلیهِ
السَّلام مظهر آزادگی و غیرت)
بنابر این شواهد و احادیث، قیام مقدس و پر شکوه امام حسین عَلیهِ السَّلام ریشه در انحراف های بنیادی و اساسی در جامعه ی اسلامی داشت. این انحراف ها
زائیده ی انحراف حکومت اسلامی از مسیر اصلی خود از سقیفه
به بعد بود. که پس از شهادت امیرالمؤمنین علی عَلیهِ السَّلام به دست سلسله سفیانی و سلسله ضد اسلامی اموی افتاده بود.
به گواهی اسناد تاریخی این حزب هیچ اعتقادی به اسلام و اصول آن نداشتند و ظهور
اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر(ص) را جلوه ای از پیروزی تیره بنی هاشم بر بنی امیه
می دانستند و سرانجام هم از سال چهلم هجری حکومت اسلامی به دست این حزب ضد اسلامی
افتاد. پس از بیست سال حکومت معاویه و به دنبال مرگ وی پسرش یزید به قدرت رسید که
اوج انحراف بنیادی و جلوه آشکار از ظهور "جاهلیت نو" در پوشش ظاهری
اسلام بود.
امام حسین عَلیهِ السَّلام فرمود: اینک که مسلمانان به فرمانروایی همچون یزید گرفتار شدند باید فاتحه اسلام را
خواند.(بحارالانوار، ج 44، ص 326)
امام حسین عَلیهِ السَّلام فرمود: اگر مسلمانان چوپانی چون یزید داشته باشند باید با اسلام خداحافظی کرد. (مقتل الحسین، خوارزمی، ج 1، ص 184).
امام حسین عَلیهِ السَّلام خطاب به حُرّ فرمود: ای مردم! پیامبر
خدا صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم فرمود: هر مسلمانی با حکومت ستمگری مواجه گردد که حرام خدا
را حلال شمرده و پیمان الهی را در هم می شکنند با سنّت و قانون پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم از در مخالفت درآمده و در میان بندگان خدا راه گناه و
معصیت و تجاوزگری و دشمنی در پیش می گیرد، ولی او در مقابل چنین حکومتی با عمل و
یا گفتار اظهار مخالفت نکند بر خداوند است که آن فرد را به کیفر همان ستمگر محکوم
سازد. مردم! آگاه باشید اینان (بنی امیه) اطاعت خدا را رها کرده و پیروی از شیطان
را بر خود فرض نموده اند. فساد را ترویج و حدود الهی را تعطیل نموده... و من به
هدایت و رهبری جامعه ی مسلمانان و قیام بر ضد این همه فساد و مفسدین که دین جدم را
تغییر داده اند از دیگران شایسته ترم...
حاکمیت بنی امیه که امام در این سخنان به گوشه هایی از آثار
سوء آن اشاره نموده در شئون مختلف جامعه ی اسلامی اثر گذاشته و فساد و آلودگی و
گمراهی را گسترده و عمومی ساخته بود. امام حسین عَلیهِ السَّلام نامه ای به سران قبایل بصره فرستاد و طی آن فرمود: "...شما را به کتاب
خدا و سنت پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ
آلهِ و سَلّم دعوت می کنم، زیرا در
شرایطی قرار گرفته ایم که سنت پیامبر صَلّی
الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم به
کلّی از بین رفته و بدعت ها زنده شده است، اگر سخن مرا بشنوید شما را به
راه راست هدایت خواهم کرد.» حاکمیت زمامداران اموی و اجرای سیاست های ضد اسلامی
توسط آنان هویت دینی مردم را مسخ کرده ارزش های معنوی را در جامعه از بین برده
بود.
پیام قیام با شکوه سیدالشهداء عَلیهِ السَّلام منحصر به آن زمان نیست، بلکه این پیام پیامی جاوید و ابدی است و فراتر از
محدوده ی زمان و مکان است. هر جا و در هر جامعه ای که به حق عمل نشود و از باطل
خودداری شود بدعت ها زنده و سنت ها نابود می شود، هر جا که احکام خدا تغییر و
تحریف یابد و حاکمان و زمامداران ستمگر باشند آن جامعه، جامعه ای یزیدی بوده و
مبارزه و مخالفت با مفاسد و آلودگی ها و آمران و عاملان آنها کاری حسینی خواهد
بود.
از حریم
کعبه قصد کربلا دارد حسین عزم
جانبازی به راه کبریا دارد حسین
چون
خدا می خواست، حج خود بدل بر عمره داد بر
قضای کردگارِ خود رضا دارد حسین
خیمه
گه، میقات و کهنه جامه ای احرام او غسل
احرام از سرشک دیده ها دارد حسین
تا کند
در کربلا اعمال حج خود تمام از
حرم تا قتلگه سعی و صفا دارد حسین
تا به
جانبازان حق درس فداکاری دهد از برای عاشقان کوی منا دارد حسین
جای
اسماعیل قربانی به قربانگاه دوست شبل
حیدر اکبر گلگون قبا دارد حسین
چون که
قربانی نباید کمتر از شش مه بود اصغر
شش ماهه ی شیرین لقا دارد حسین
در
منای دوست، هفتاد و دو قربانی تمام از
گلستان ولای مرتضی دارد حسین
تا
محبانش حیات جاودان یابند آزو از
فرات خویشتن آب بقا دارد حسین
|