منوی اصلی
Skip Navigation Links

تازه ترین ارسال ها
* چگونه روزه ی خود را به امضای امام زمان برسانیم؟

* حجت زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف و ماه رمضان

* ولادت باسعادت منجی عالم بشریت مهدی فاطمه علیها سلام

جنگ جَمَل و کینه عایشه

جنگ جَمَل و کینه عایشه

جنگ جمل، جنگ گروهی به رهبری عایشه و طلحه و زبیر علیه امام  بر مولا امیرالمومنین علیه السلام  بود. عایشه و همراهانش این جنگ را به بهانه خون‌خواهی عثمان خلیفه سوم به راه انداختند. عایشه در این نبرد حضور داشت و بر شتری سرخ‌موی سوار بود و علت نامگذاری این جنگ به جمل (شتر نر) همین است. این جنگ که نخستین جنگ داخلی مسلمانان محسوب می‌شود با پیروزی سپاه مولا علی علیه السلام و کشته شدن طلحه و زبیر و بازداشت عایشه و فرستادن او به مدینه به اتمام رسید.

از آنجا که سران سپاه جمل با مولا علی علیه السلام به عنوان خلیفه بیعت کرده و سپس بیعت خود را شکسته و وارد جنگ شده بودند، به  ناکثین یعنی بیعت شکنان معروف شدند و این جنگ نیز جنگ با ناکثین نامیده شد.

دیدگاه مولا علی علیه السلام  

سخن امام در مسیر جنگ جمل

خدا محمّد صلی الله علیه و آله و سلم را برانگیخت و از عرب کسی کتابی نخوانده بود، و دعوی پیامبری نکرده بود. محمّد صلی الله علیه و آله و سلم مردم را به راهی که بایست کشاند، و در جایی که باید نشاند، و به رستگاری رساند، تا آنکه کارشان استوار و جمعیتشان پایدار گردید. به خدا که من در آن صف پیکار بودم تا - سپاه جاهلیت - درماند، و یکباره روی بگرداند. نه ناتوان بودم و نه ترسان، امروز هم من همانم و آنان همان. باطل را می‌شکافم تا حق از کنار آن به در آید، مرا چه با قریش اگر با من به جنگ برآید -. به خدا سوگند، آن روز کافر بودند با آنان پیکار نمودم، و اکنون که فریب خورده‌اند آماده کارزارم. من دیروز هماورد آنان بودم و امروز هم پای پس نمی‌گذارم. (نهج البلاغه خطبه ۳۳، ص۳۴.)

با توجه به سخنان مولا علی علیه السلام می‌توان دو دلیل را برای آتش‌افروزی مخالفان ذکر کرد:

دلیل اول: قدرت طلبی طلحه و زیبر که آن حضرت در خطبه ۱۴۸نهج البلاغه چنین می‌فرماید: هر یک از دو تن [=طلحه و زبیر] کار[=خلافت] را برای خود امید می‌دارد، دیده بدان دوخته و رفیقش را به حساب نمی‌آرد.

 دلیل دوم: کینه این نکته قابل انکار نیست که کینه‌هایی نسبت به مولا علی علیه السلام وجود داشته است؛ امیرالمومنین علی علیه السلام سابقه این امر را در مواردی برمی‌شمارد، از جمله این که چون  پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مرا بر پدر عایشه برتری داده بود.

1.       چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مرا به اخوت با خویش مختص نموده بود.

2.       چون خداوند دستور داد که همه دربهای منتهی به مسجد بسته شود حتی درب خانه پدر عایشه، اما درب خانه من بسته نشد.

3.       چون در روز خیبر پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم بعد از ناکامی دیگران، پرچم را به من دادند و من نیز پیروز شدم و این امر موجب غمگین شدن آنان گردید.

علاوه بر این، طلحه و زیبر امیدوار بودند که مولا علی علیه السلام در امور با آن‌ها مشورت نماید چرا که این دو خود را با مولا علی علیه السلام  در رتبه و مقام مساوی می‌دانستند، آن‌ها امیدوار بودند که با مرگ عثمان بخشی از حکومت را به دست گیرند، ولی هیچ کدام از این امور تحقق نیافت و این سبب شد که خصومت قبلی این دو با امیرالمؤمنین  علیه السلام آشکار گردد.

 طلحه و زبیر برای پیشبرد مقاصد خود، از عایشه که پیش از قتل عثمان به مکه برای عمره رفته بود، درخواست کردند که به خونخواهی عثمان با مولا به جتگ برخیزند.

مولا علی علیه السلام  در خطبه 172 نهج البلاغه به  این نکته اینگونه اشاره کرده است: «بیرون شدند و حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با خود این سو و آن سو کشاندند، چنانکه کنیزکی را به هنگام خرید کشانند.

زبیر پسر عمه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مولا علی علیه السلام   و شوهر خواهر عایشه بود. پسرش‌، عبدالله نقش عمده‌ای در همراه ساختن عایشه با طلحه و زبیر و برافروختن آتش جنگ ایفا کرد.

 عایشه نیز از مولا علی بسیار کینه داشت و همین امر نیز در پیوستن او به طلحه و زبیر مؤثر افتاد.

بدین ترتیب‌، طلحه و زیبر دیگر جدایی‌طلبان که می‌دانستند کارشان بدون عایشه همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که مورد توجه مردم بود به نتیجه نمی‌رسد با کسب موافقت عایشه سپاهی فراهم ساختند.

از یمن به آنان پیوستند و همه در خانه عایشه گرد آمدند.

نتیجه جنگ

اصحاب جمل‌، پس از چند ساعت نبرد و دادن کشته بسیار، شب هنگام مغلوب شدند. هنگامی که سپاه جمل می‌گریخت‌، مروان بن حکم تیری به پای طلحه زد و او را زخمی کرد. طلحه را به خانه‌ای در بصره منتقل کردند و او در آنجا، به علت خونریزی‌، درگذشت‌. گفته‌اند که مروان به اَبان‌، پسر عثمان‌، گفت که یکی از کشندگان پدرت را از میان برداشتم‌.

به هر روی‌، هنگامی که زبیر میدان را ترک کرد، ، با چند تن از یارانش‌، به تعقیب او پرداخت و او را غافلگیرانه کشت. امام از این واقعه و کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیری‌های زبیر در جنگ‌های صدر اسلام‌، فرمود این شمشیر بارها اندوه را از چهره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم زدود.

عاقبت عایشه
پس از جنگ‌، عایشه را از هودج بیرون آوردند و برای او خیمه‌ای برپا کردند. مولا علی علیه السلام  او را به سبب جنگ‌افروزی سرزنش کرد. سپس به برادر وی‌، محمد بن ابوبکر فرمود تا او را به بصره بَرَد. عایشه چند روز آن‌جا ماند تا بعداً روانه مدینه شود، اما چون مهلت پایان یافت و او در رفتن تعلل ورزید، امام‌ عبدالله بن عباس را پیش وی فرستاد و به او هشدار داد.

آنگاه وی را با عده‌ای از زنان بصره‌، که به دستور امام جامه مردان پوشیدند، با جمعی از لشکریان خویش‌، همراه محمد (یا عبدالرحمن‌) بن ابی‌بکر، به مدینه روانه کرد.

 


آرشیو مطالب
Skip Navigation Links

دلنوشته ها
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد

تصاویر سایت
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد