منوی اصلی
Skip Navigation Links

تازه ترین ارسال ها
* چگونه روزه ی خود را به امضای امام زمان برسانیم؟

* حجت زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف و ماه رمضان

* ولادت باسعادت منجی عالم بشریت مهدی فاطمه علیها سلام

آخرین نماز پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم


اذان بلال، مردم را برای خواندن نماز صبح به سوی می کشاند. در طی سه روز گذشته بیشتر امیرالمؤمنین علی علیه‏السّلام و در برخی موارد فضل بن عباس، پسر عموی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم امام جماعت بوده اند.

امروز صبح، در میان تعجب حاضران، ابوبکر وارد مسجد می شود و به جایگاه امام جماعت می رود. صهیب دقایقی پیش به ابوبکر اطلاع داده بود که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به علت شدت یافتن بیماری، نمی تواند در مسجد حاضر شود. روشن است که فرستنده ی این پیام، همسر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم عایشه است. ابوبکر نیز که در گوشه ای منتظر این خبر بود، پس از ورود به مسجد، نماز را آغاز می کند. با برنامه ی از پیش تعیین شده، عمر، ابوعبیده، سالم (غلام ابو حذیفه) صهیب و چند نفر دیگر که ابوبکر را همراهی می کردند و به او اقتدا کردند.

اهل مسجد می دانند که همگی این افراد باید در سپاه اسامه باشند. نگرانی در چشم های حاضران موج می زند و بلال خبر این نماز جماعت را به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می رساند.

پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از شنیدن این خبر بسیار ناراحت می شوند و به سختی از جای برمیخیزند. امیرالمؤمنین علی علیه‏السّلام و فضل بن عباس زیر بازوان حضرت را می گیرند و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در حالی که پاهای مبارکشان بر روی زمین کشیده می شود، وارد مسجد شده، به سوی جایگاه امام جماعت، که ابوبکر آن جا ایستاده است، حرکت می کنند.

رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم ابوبکر را کنار می زنند و خود نماز را نشسته برگزار می نمایند و مسلمانان به ایشان اقتدا می کنند. عایشه ماجرا را به گونه ای دیگر بازگو می کند. در یک جا ادّعا می کند که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نه تنها از خانه خارج نشده اند، بلکه از داخل خانه با دیدن نماز ابوبکر خوشحال نیز گشته اند. او در جای دیگر می گوید: پیامبر از خانه خارج شدند و با لبخند و اظهار رضایت در برابر مسلمانان نشستند و نماز جماعت به امامت ابوبکر را تماشا کردند. همو در جای دیگر می گوید: ابوبکر با دیدن پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم می خواست نماز را بشکند. اما پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم مانع می شود و در جلوی ابوبکر نماز را شروع می کنند. ابوبکر به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم اقتدا می کند و مردم نیز به ابوبکر از قبل اقتدا کرده بودند!!!!

و نیز می گوید: پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم پشت ابوبکر می نشیند و نماز را به ابوبکر اقتدا می کند و یا پیامبر در کنار ابوبکر به صورت نشسته و فرادا نماز می خوانند و یا ...

روشن است عایشه داستان های فوق را با توجه به مخاطبان به صورت های گوناگون نقل کرده است. وجه مشترک تمامی حکایت های فوق که دختر خلیفه اول بر آن تاکید دارد، رضایت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از نماز و در نتیجه خلافت ابوبکر است!! عایشه تلاش دارد که نشان دهد امام جماعت این نماز خاص، جانشین رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را مشخص خواهد کرد.

آخرین اشاره به ثقلین:                                           

پس از نماز، پیامبر به کمک امیرالمؤمنین علی علیه‏السّلام و خدمتکار خویش، به زحمت به اولین پله ی منبر قرار می گیرند. پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دردمندانه می خواهند که حاضران آن چه را می شنوند به غایبان برسانند. آن حضرت ثقلین را یادآور می شوند و مردم را به رعایت حق الهی در مورد این دو ثقل گران بها (قرآن و عترت) دعوت می کنند. آن حضرت پیوسته از امیرالمؤمنین علی علیه‏السّلام می گویند و در انتها باز از مسلمانان می خواهند که شاهدان به غایبان بگویند.

در همین خطبه پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از وجود فتنه های بی پایان سخن به میان می آورند. از نکات قابل توجه در بین خطبه پرسش معترضانه ی عمر بن خطاب درباره مصداق ثقلین است، که ناراحتی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را به همراه دارد.

پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از منبر پایین می آیند و به منزل خویش برمی گردند. به دستور پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بر بدن آن حضرت آب می ریزند. تب اندکی فرو می نشیند.

پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بار دیگر اسامه را فرا می خوانند و برای چندمین بار دستور اکید می دهند که با سپاهیان خویش، مدینه را بلافاصله ترک کند آن حضرت بار دیگر متخلفان از این دستور را لعن می کنند و از رحمت الهی دور می شمرند.

ابوبکر می فهمد حال پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم کمی بهتر شده به سوی منزل خوی شدر سُنح می رود تا زا چشم پیامبر دور باشد و همچنین در سپاه اسامه نیز حضور پیدا نکند. او برای شنیدن اخبار بعدی لحظه شماری می کند.

آخرین لحظات:

چندی بعد بیمار یپیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم شدت می یابد. آثار سَم آن چنان زیاد است که پس از رحلت پیامبر بدن و زیر ناخن های آن حضرت سبز می شود این سَم اثر خویش را اینک بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به روشنی نشان می  دهد. امیرالمؤمنین علی علیه‏السّلام سر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را بر سینه ی خود می گیرند. در این مورد نیز عایشه ادعا می کند که پیامبر بر روی سینه ی او جان داده است. بنی هاشم، که در منزل پیامبر حضور داشتند، در این خصوص وی را تکذیب کردند. عایشه دختر ابوبکر نیز ادعای خویش را به صورت دیگری تعدیل می کند. همسر پیامبر می گوید: من نادان بودم و بی تجربه. در نتیجه گمان بردم که رسول خدا در دامان من وفات یافت. من سر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را بر زمین گذاشتم، از خانه خارج شدم و شیون کردم. اما از آن جا که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نمرده بودند، امیرالمؤمنین علی علیه‏السّلام سر می رسند و آن حضرت را به سینه می گیرند. در نتیجه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم دردامان امیرالمؤمنین علی علیه‏السّلام وفات می یابند.

این ادعای عایشه نیز با توجه به حضور پیوسته ی امیرالمؤمنین علی علیه‏السّلام نمی تواند درست باشد. به هر روی رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم امیرالمؤمنین علی علیه‏السّلام را به سوی می کشند و با کلامی آهسته با حضرت سخن می گوشند دو یا سه ساعتی به ظهر مانده است.

لحظاتی بعد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در حجره ی شخصی خویش، در سن 63 سالگی و در دامان امیرالمؤمنین علی علیه‏السّلام دارفانی را وداع گویند.

خبر به سپاه بی تحرک اسامه می رسد. سپاه از هم می پاشد. چندی دیگر ابوبکر نیز از سنح حرکت می کند. امروز ظهر، او با عنوان "خلیفه" نماز را اقامه خواهد کرد!!!


آرشیو مطالب
Skip Navigation Links

دلنوشته ها
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد

تصاویر سایت
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد