منوی اصلی
Skip Navigation Links

تازه ترین ارسال ها
* بیعت کردن و دفاع امیرالمومنین

* آتش زدن درب خانه وحی

* هتک حرمت حضرت زهرا س

* ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها

* چگونه زینت امام زمان باشیم؟

* برنامه های مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه الشّریف در دوران ظهور

* شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها

* شهادت امام حسن عسگری علیه السلام

ولادت  امام محمد باقر علیه السلام

میلاد نور

بهاری تازه در گریبانِ زمان نفس نفس می زند؛ ملائک، دست افشان کدام حادثه شگفت اند که گاهواره غرق نورش را در عرش، دست به دست می چرخانند؟ کدام نهر در توازی قدم هایش بر دیواره ها و جداره ها می کوبد؟ کدام خورشیدِ روشن در پیشانیِ میلادِ شکفتنش آسمان و زمین را در نور شناور می سازد؟دست هایش ستون هفت آسمانند که شکوفه های یقین داده اند. دریچه های بسته جهل، روبروی نگاهش به سمت آسمانی از معرفت گشوده می شوند و تمام منابر، بوی حکمت می گیرند تا کلمات، بال و پر بگیرند در هوایی گسترده. دریچه های آسمان باز می شود تا آبروی زمین، " باقرالعلوم "، هرچه روشنایی را با خویش به ارمغان بیاورد. نفس هایش مردگیِ خاک را به حیات وا می دارد. جذبه نگاهش نور است و نور؛ زان ازلی نور که پرورده اند...

مدینه از بوی بهشت آکنده است، از بوی خوش افلاک، انگار تمام ملائک، یکباره از آسمان به زمین هبوط کرده اند و زمین را به عطر خوش انفاس قدسی شان میهمان؛ شاید آمده اند تا بال هایشان را به قدوم آسمانی پنجمین آفتاب ولایت، متبرک سازند. شاید آمده اند تا زمین، با شکوه هرچه تمام تر، به پیشواز گل برود. سال، سال 58 هجری است، ماه، ماه رجب، ماه بخشش و مغفرت؛ شهر، شهرِ پیامبر رحمت و خانه، خانه چهارمین خورشید امامت.

و امشب همان شب است؛ شبی که باید اتّفاق بیافتی، شبی که باید پلک بگشایی و آینده انسان را به موازات نگاه روشنت، به نور ختم کنی...، درست لحظه ی رویش گل وجودت، پایه های جهل، به خود لرزید و تارهای سست نادانی از هم گسیخت؛ تا که نام بلند تو را، فرشته ها زمزمه کردند، گمراهی به پایان رسید و نور دانش، جهان را به روشنی فرا خواند که تو باقرالعلومی و شکافنده ی همه ی علوم! ای وارث بر حقّ علم نبوی! خدا، جرعه جرعه ی علم خویش را در درونت ریخت و دروازه های بسته معرفت را تو در تو، بر روی سینه ات گشود و تو را عالم اسرار عیان و نهان، قرار داد. تا به معجزه ی انگشت خرد خویش، گره از جهل و نافهمی بشر بگشایی.

ابوجعفر، آمد تا خواب را در چشم های زمین مچاله کند. جمعه بود و نخستین روز ماه رجب؛ جمعه بود و نخلستان های مدینه، چشم امید بر میلاد میوه ی دل پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم داشتند. پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم، چشم به راه تولد باقرالعلوم بود. نوزاد نور می آمد تا هادی الرشاد همه باشد. باقرالعلوم، او که از دو سو به پیامبر صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم می پیوست، می آمد تا علم ظنون را مسحور علم و فنون خود سازد. می آمد تا عِلم لدّنی را علی التفصیل و علی التحقیق در دسترس تاریخ قرار دهد.

ابوجعفر، او که وارث هاشمیان است و علویان و فاطمیان، می آمد تا کور بَختان و شور چشمان کور دل را محو تماشای عرفان " علیَ الیقین " خود سازد. می آمد تا سلام محمد صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم را به کربلا برساند. می آمد تا بار دیگر، جابر بن عبد الله انصاری را مست از رایحه ی هستی بخش رسول خدا صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم کند. درود بر تو یا ابوجعفر که علم نبوی و فطرت علوی و عصمت فاطمی را در هم آمیختی تا بزرگان و مهترانی چون «حَکَم بن عَتَیْبه»، مُهر خاموشی بر زبان زنند و مُهر مِهْر جویی بر گمان. درود بر تو که در برابر حشمت تو، هشام بن عبدالملک، ناگزیر به گریز می شد که گرمای چشمان تو گیرا بود و منطق تبسّم تو، توفنده و خروشنده.

چه اصالتی، چه پیشینه مبارکی، چه تباری! پدر، حجّت خداوند و مادر، دختر بزرگوار امام حسن مجتبی عَلیهِ السَّلام. دیری است، دنیا، گوش خوابانده و صدای دلنواز آمدنت را بی تاب گشته؛ دیری است زمانه، لحظه مقدّس شکوفایی بهشت وجودت را به انتظار نشسته؛ دیری است، وعده ی آسمانی آمدنت، دل ها را مشتاق کرده؛ نمی دانم چه رازی در حضور تو جاری است که قرن ها پیش، وعده ات دادند...

ای پنجمین حجّت بزرگ خدا! روز میلاد تو، میلاد تمام خوبی هاست! روز میلاد تو، مرگ تمام نادانی هاست! روز میلاد تو، معلومی تمام مجهول هاست! انقراض نسل نداشتن ها و شروع فهم و ادراک! روز میلاد تو، روز بلوغ انسان ها و روز کمال اندیشه هاست! روز میلاد تو، الفبای دانش بشر، تکمیل شد...

" صلّی اللهُ عَلیکَ یا مُحمَّد بن عَلی ایُّها الباقِر یَابنَ رَسُول الله "

 

ای روح مجسم الهی                                              محبوب مکرم الهی

جان جوهرۀ وجود هستی                                     سررشتۀ تار و پود هستی

گل خوشۀ بوستان سجّاد                                      گلزار کمال از تو آباد

ای عقل نخست رامؤیّد                                          هم نام رسول حق، محمّد

ای فطرت پاک تو الهی                                           حق داده به دانشت گواهی

تو باقر مو شکاف علمی                                        سر سلسلۀ مصاف علمی

ای سینۀ تو کتاب دانش                                         گلگونه ات آفتاب دانش

آنگاه که تو ظهور کردی                                          تفسیر کتاب نور کردی

قرآن عظیم! ناطق حق!                                        ظاهر ز تو شد حقایق حق

دل حلقه به گوش خانۀ توست                              زنجیری آستانۀ توست

روشن ز تو چشم بینش ماست                             مهر تو بهین گزینش ماست

کنیه و القاب آن حضرت:

نام شریف آن حضرت "محمّد" و کنیه ی ایشان "ابوجعفر" می باشد. القاب شریفشان، باقر، شاکر و هادی است و مشهورترین لقب آن حضرت، باقر می باشد و این لقبی است که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، آن حضرت را به این لقب، ملّقب فرموده است، چنانچه پیامبر صلّی الله علیه و آله به جابربن عبدالله فرمودند: "ای جابر امید است که تو در دنیا بمانی تا ملاقات کنی فرزندی از من که از اولاد حسین علیه السّلام خواهد بود که او را محمّد نامید و او می شکافد علم دین را. پس هر گاه او را ملاقات کردی سلام مرا به او برسان."

شیخ صدوق روایت کرده است که از جابر بن جُعفی که برای چه امام محمّد باقر علیه السّلام را باقر نامیدند؟ گفت: به علت آن که ایشان علم را شکافت و آن را آشکار و ظاهر ساخت.(منتهی الآمال شیخ عباس قمی ، نشر مؤسسه مطبوعاتی حسینی،سال62،باب7ص672)

مختصری از فضائل و مناقب آن حضرت:

بر هیچ متأمل و منصفی پوشیده نیست که آنچه از اخبار و آثار در علوم دین و تفسیر قرآن و فنون و آداب و احکام از آن حضرت روایت شده است، بیش از آن است که در حوصله ی عقل بگنجد و تمام علما و فقهای شیعه و بقایای صحابه، همگی از علم ایشان اقتباس می نمودند.

ابن شهر آشوب آورده است که گفته اند: از هیچ کس از فرزندان حسن و حسین علیهم السّلام ظاهر نگردید آن چه ظاهر شد از امام باقر علیه السّلام از تفسیر و کلام فتاوی و احکام حلال و حرام.(منتهی الآمال شیخ عباس قمی ، نشر مؤسسه مطبوعاتی حسینی،سال62،باب7ص673-674)

احادیثی از امام باقر درباره ی امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف:

امام باقر علیه السّلام فرمودند: وقتی حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف ظهور کند، بر کعبه تکیه می زند و سیصد و سیزده مرد گرد او جمع می شوند و اول این  آیه ی شریفه را تلاوت می نمایند: "بقیّة اللهِ خیرٌ لکُم إن کنتُم مُؤمنین" بقیة الله برای شما بهتر است اگر ایمان داشته باشید.هود86 آن گاه می فرماید: منم بقیّه خداوند، منم حجّت خدا و خلیفه ی او بر شما.(نور الثقلین ج2 ص392)

امام باقر علیه السّلام فرمودند: علم به کتاب خدا و سنت رسول خدا صلّی الله علیه و آله در قلب مهدیِ ما می روید، چنان که روی زمین حاصل خیز گیاهان به شکل زیبایی می رویند. پس هر کس از شما زنده ماند و مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را درک کرد، هرگاه او را دید بگوید: "السّلامُ علَیکم یا اهلَ بیتِ النّبوّةِ و معدَنَ الرّسالَةِ، السّلامُ علیکَ یا بقیّة الله فِی الأرضِ"(بحارالانوار ج52 ص218)

امام باقر علیه السّلام فرمودند: امر ظهور، هیچ چیزِ پنهانی ندارد. توجه داشته باشید که آن نشانه ای است از جانب خدای عزوجل نه از جانب مردم. توجه داشته باشید که آن، از خورشید نورانی تر است و به کاری مخفی نمی ماند. آیا صبح را می شناسید؟ آن (امر ظهور) همچون صبح است که هیچ گونه پنهانی ندارد.(غیبت نعمانی، انتشارات مکتب الصدوق، باب 11ح17)

امام باقر علیه السّلام فرمودند: حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف نشانه هایی از چند پیامبر دارد:

1.       نشان از حضرت یونس: با این که سال خورده است اما هنگام بازگشت به سوی قومش جوان می شود.

2.       نشان از حضرت یوسف: به گونه ای پنهان شده است که هیچ کس از جای او خبر ندارد.

3.       پنشان از حضرت موسی: پنهان بودن ولادت.

4.       نشان از حضرت عیسی: اختلاف مردم درباره ی او به گونه ای است که نمی دانند مرده است یا زنده، یا اصلاً به دنیا نیامده است؟

5.       نشان او از جدّش محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله: قیام او با شمشیر و نابود کردن دشمنان خدا و طاغوت های زمان.(دلائل الإمامة ص32، کمال الدین شیخ صدوق ص388)

 

"یا ربّ الباقر بحقّ الباقر إشفِ صَدرِ الباقر بظهوُر الحجّة"

 


آرشیو مطالب
Skip Navigation Links

دلنوشته ها
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد

تصاویر سایت
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد