طبق اعتقاد شیعه، امام غائب عجل الله تعالی فرجه الشّریف  نزدیک به سیزده قرن و نیم عمر مبارک ایشان به طول انجامیده است. و هنوز هم به عنایت و اراده الهی زنده می باشند و بعد از این هم چه مدتی عمر خواهد کرد جز خدا کسی نمی داند.

چون این جریان بر خلاف نظام عادی طبیعت است، از دیر زمانی مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است و در بسیاری از مجالس سؤالاتی در این زمینه مطرح می شود. لذا در این مقال اشاراتی به این موضوع داریم:

این جهان نظامی دارد

در پاسخ این سؤال نخست باید به یک نکته توجه نمود و آن این که انسان در محیط زندگی خود به یک سلسله از امور عادت نموده است و اگر واقعه ای بر خلاف آنچه عادت کرده، بشنود، بسیار بعید و بلکه غیرممکن می شمارد مثلا ما چنین مشاهده کرده ایم افراد بشر که از مادر متولد می شوند چندین سال (تقریبا 15 سال) دوران کودکی خود را می گذرانند و بعد به دوران جوانی قدم می گذارند و مدتی هم(40-50) معمولا در سن جوانی هستند و سپس مراحل پیری و ناتوانی را می گذرانند بالاخره بعد از سپری گشتن دوران پیری (40-70)می میرند.

انسان چون از روز اول اینچنین دیده  و با این وضع عادت کرده است لذا همین که می شنود انسانی هزار و اندی سال عمر کرده است، تعجب می کند. البته اگر از اول به غیر این عادت می کرد و افرادی با عمر دراز می دید ، به آن خو می گرفت.

بنابراین به اشتباه ، هر چیزی که بر خلاف عادت و خوگرفته های ماست را بعید می شماریم و حقیقت را چیز دیگری می پنداریم و آن را بر حقایق کلی جهان آفرینش غلبه می دهیم و آن را مسخر فکر محدود خود می کنیم.

فلاسفه می گویند: هر چیزی که انسان از غرائب و عجائب می شنود اگر دلیل علمی و قطعی بر محال بودن آن نباشد، نباید آن را انکار کند.

اگر کسی به اخباری که در خصوص امام غائب عجل الله تعالی فرجه الشّریف از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  و سائر ائمه علیهم السلام وارد شده، مراجعه نماید، خواهد دید نوع زندگی امام غائب عجل الله تعالی فرجه الشّریف را به طریق خرق عادت معرفی می کنند. و البته خرق عادت غیر از محال است و از راه علم هرگز نمی توان خرق عادت را نفی کرد.

اعتراض ادیان دیگر به شیعه، که خود نیز خرق عادت و معجزه را در زندگی انبیاء خود پذیرفته اند همچون کلیمی ها و مسیحی ها و سائر فرق بی مورد است.

هرگز نمی توان اثبات کرد که اسباب و عواملی که در جهان کار می کنند تنها همان هایی هستند که ما آنها را دیده ایم و می شناسیم و دیگر اسبابی که ما از آنها خبر نداریم، یا آثار و اعمال آنها را ندیده ایم یا نفهمیده ایم، وجود ندارد. از این رو ممکن است که در فردی یا افرادی از بشر اسباب و عواملی بوجود آید که عمری بسیار طولانی هزار یا چند هزار ساله برای ایشان تأمین نماید و از این جاست که جهان پزشکی تاکنون از پیدا کردن راهی برای عمرهای طولانی نومید و مأیوس نشده است.

نظم کلی جهان درک نشده است

نظر ما همیشه به نظام عادی طبیعت است و با آن انس گرفته ایم ولی هنوز نظم کلی جهان با عظمت را چنان درک نکرده ایم که بتوانیم در کلیه ء امور فهم خود را مقیاس قرار دهیم و هر چیزی که از احاطه علم ما بیرون است ، آن را نفی نموده و هر چه در خور فهم ماست آن را اثبات کنیم.

مثلا گندم بیش از یکی دوسال در انبار باقی نمی ماند، اگر گندم را در جای مرطوب نگه داریم شش ماه بیشتر عمر نمی کند ولی چنانچه در جای خشک نگهداری شود از یک سال الی دو سال عمر می کند، این طبیعت گندم است اگر بخواهیم همین گندم را در سنبل نگهداری بکنیم بیش از هفتاد و هشتاد سال عمر می کند. و در کاوشهای باستانی در مصر باستان در مقبره فرعون گندم هایی در سنبل بدست آوردند و در شک بودند که آیا قوه نمو و رشد دارند یا نه؟ که پس از امتحان کاملا سبز و بارور شدند.

دست کم چهار هزار سال از این گندم ها گذشته است و اگر از مردم سوال کنند گندم چند سال عمر می کند؟

می گویند: یکی و یا دو سال

بنابراین از نظر علمی و امکان واقعی، هیچ بعید نیست که انسانی در یک شرائط دیگر بیش از هزار سال زنده بماند.

تحقیقات جهان پزشکی درباره ی طول عمر

از نظر علم طب نیز عمر انسان محدود به هفتاد و هشتاد نیست بلکه تمام اعضاء بدن انسان جدا جدا برای یک عمر طولانی ساخته شده است یکی از دانشمندان در مقام مقایسه عمر انسان با سایر موجودات مطالعات فراوان نموده و بالاخره ثابت کرد که بدن آدمی برای آن ساخته شده که هزاران سال عمر کند. (اولین دانشگاه و اخرین پیامبر ج2 ص220)

یکی از پزشکان می گوید:

برای مدت زندگانی انسان، حدی که تجاوز از آن محال باشد معین نشده است.(مصلح جهانی ص67)

یکی دیگر از دانشمندان می گوید:

اگر می توانستیم نیم پائین روده ها را از تفاله پاک نگه داریم و نگذاریم بدن از آن ناحیه مسموم شود مرگ را جواب می گفتیم و بعض دیگر این ادعا را درباره جهازات دیگر کرده اند.(مقدمه نوید اسلام)

بعضی از دانشمندان می گویند:

تمام اعضا رئیسه جسم حیوان، استعداد زندگی غیر محدودی دارد چنانکه عوارض و حوادثی پیش آمد نکند برای انسان امکان دارد هزاران سال عمر کند.(مقدمه نوید اسلام)

حتی این که ریمندوبرل استاد دانشگاه جونس هیگنس می گوید:

اعضاء رئیسه جسم انسان ، استعداد قابلیت خلود و دوام را دارند و این موضوع با آزمایشها اثبات شده و عقلا احتمال و حدس راجحی است زیرا حیات اجزاء مورد آزمایش هنوز ادامه دارد. (مجله المقتطف سال 95 ش 3)

ژان روستاند بیولوژیست معروف می گوید:

من قبول دارم عوامل طبیعی پیری در شخص وجود دارد ولی یقین دارم که بسیاری از سلول های بدن فناپذیر نیستند و این صحیح نیست که گویند این سلول های جاویدان جمع شده و جسم مرده ای را به وجود آورده اند. (اولین دانشگاه و اخرین پیامبر ج2 ص220)

نهایت چیزی که تا کنون ثابت شده این است که علت مرگ فرا رسیدن عمر طبیعی (70-80) سال نیست، بلکه علت اصلی امراض و عوارضی است که به یکی از اعضاء عارض شده در نتیجه، ان عضو را از انجام کار باز می دارد و به واسطه ی ارتباط و اتصالی که بین اعضاء برقرار است، از مرگ آن عضو، مرگ سایر اعضاء نیز فرا می رسد.

پیری خود، یک نوع بیماری است

و اما پیری خود یک امر طبیعی است که در وقت معین به سراغ انسان می آید و انسان را از کار می اندازد. با پیری چه کنیم؟

پیری را به طور کلی می توان یک نوع بیماری دانست که اخیرا مطاله درباره ی عوارض مربوط به پیری و اعضاء بدن آدمی مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است.

روی لی والفورد دانشمند آسیب شناس آمریکایی می گوید:

پیری یک نوع بیماری مزمن و طولانی ناشی از نقل مکان سلولهاست.(مجله مرزهای ایران وامریکا ش 10 ص14)

آنچه را که هم اکنون متخصصان این رشته بدان معتقدند این است که مراحل گوناکون پیری تابع قوانین وابسته به دگرگونیهای فیزیولوژیکی از قبیل تغییر در توانایی ترشحات غددی است و به هیچ وجه جنبه ی نابودی و نیستی گرائی اجباری ندارد.

مچینکوب عقیده داشت: که سمومات حاصله از تخمیر میکروبهای روده و یبوست ممکن است باعث پیری شوند و اگر بتوان آنها را از بین برد بر طول عمر اضافه خواهد شد.

برنده جایزه نوبل پوشالدوبرگ گفته است: در آینده ای نامعلوم بیماری پیری به طور قطع قابل علاج خواهد شد و.... (مجله دانشمند ش4سال47ص4)

حال اگر بشر پس از کشف علت اصلی پیر شدن در صدد رفع و دفع آن برآید یا ماده ی پیرکننده را که ایجاد شده با عناصر دارویی خنثی نماید، آیا قبول است که عمر متوسط را زیادتر کرد و پیروزی بزرگی بدست آورده است؟ این نشان دهنده ی آن است که بشر می خواهد عمر خود را به هزار سال و بیشتر برساند.(اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج2ص206)

در یکی از مجلات علمی این مطلب نوشته شده بود:  زندگانی جاویدان در طول تاریخ همواره از رویاهای طلایی و دیرینه انسان بود اما اکنون این رویا به حقیقت پیوسته است.(مجله دانشمند ش4ص5)

چرا که سفر و دسترسی به کراتی که هزاران سال از زمین دورتر است از آرزوها ی بزرگ بشر است که به علت عمر کوتاه تا کنون میسر نشده است!

پروفسور هنری اسمیس کلمبیایی می گوید:

حصر و حد سن و عمر مانند دیوار صوتی است و همچنان که دیوار صوتی امروز شکسته، این دیوار سن و عمر نیز روزی خواهد شکست. (اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج2ص224)

قابل ذکر است گفته های دانشمندان بر اثر تحقیق و آزمایشات فراوان بدست آمده است  و بدین ترتیب عمر انسان از نظر علمی حد ثابت و معینی ندارد و بلکه انسان قابلیت عمر هزار ساله را دارد.

روی این اصل طول عمر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف  از نظر تحقیقات علمی علاوه بر این که هیچ استبعادی (بعید دانستن) ندارد بلکه از یک واقعیت علمی پرده برداری کرده و آن را به اثبات رسانده است.

عمر هر موجود زنده تابع شرایط خاص زندگی است

همانطوری که گفته شد طبق نظریه زیست شناسان مدت عمر طبیعی هر موجود زنده از نظر علمی حد معین و ثابتی ندارد که اگر به آن حد برسد مرگ آن حتمی باشد.

به این معنی نیست که هر فرد با مقدار معینی انرژی بدنیا می آید مثل ساعتی که کوک شده باشد این انرژی تا کاملا مصرف  نشده به حیات خود ادامه می دهد ولی همین که ماده حیاتی خاتمه یافت مثل ساعت که کوکش تمام شوددیگر از حیات باز می ایستد ، بلکه عمر هر موجود زنده تابع شرائط زندگی است و با تغییر شرایط میزان عمرها نیز کم و زیاد می شود.

دکتر جرج کلیبر زیست شناس استاد دانشگاه هال روی گیاهی که ساپرولینا مگسنا نامیده می شود آزمایش کرده. این گیاه دو هفته بیشتر عمر نمی کند ولی این دانشمند گیاه را طوری پرورش داد و عمر آن را به شش سال رسانده است. با این تناسب عمر انسان می تواند به ده هزار و نهصد و بیست سال برسد.

دکتر کاس کارل جراح معروف آمریکایی

عضوی از حیوانی را قطع نموده و آن را سالها بیشتر از آن اندازه ی خود آن حیوان که عادتا زنده می ماند، زنده نگاه داشته است و همچنین آزمایش را درباره جسم از قبیل عضلات، قلب، پوست و کلیتین انجام داده و به این نتیجه رسیده است که اعضای مذکور زنده می مانند و نمو هم می کنند.

یک دکتر سوئدی، رئیس انجمن علمی آمریکایی طول عمر معتقد است که پیری از آن جهت حاصل می شود که مولکول هایی از پروتئین به سلول های بدن گیر کرده، آنها را کم کم از کار می اندازد و موجب مرگ می شوند دکتر مزبور در جستجوی کشف ماده ای است که این گیر را بگسلد و دستگاه بدن را از نو به راه اندازد و به این ترتیب دوره ی پیری را از بین ببرد.

فیلاتف زیست شناس روسی امیدوارست که بتواند دوران پیری را با استفاده از نسوج فاسد از بین ببرد، چه این نسوج قدرت عجیبی دارند که می توانند مانند کود زراعتی مزرعه بدن ما را حاصلخیز سازند گذشته از این، هم اکنون اصولی در دست می باشد که رعایت آنها بر طول عمر می افزاید.

بنابراین با تغییر شرایط زندگی عمرها تغییر می کند بدن انسان در مقابل بیماریها، حوادث، گرما و سرمای شدید و تغذیه نامتناسب و سایر خطرات محیط آسیب پذیر می گردد. عواملی همانند عوامل خارجی، یا جسم انسان یا فکر زیاد و ناراحتی های عصبی  و ... از طول عمر می کاهد و احتمال مرگ را نزدیکتر می کند.

بنابراین انسان می تواند با حذف عوامل و عوارضی که سبب کوتاهی عمر  انسان می گردد، هزاران سال عمر کند.

چنانکه نخستین هدف جرونتولوژی این است که تمام عواملی را که سبب می شوند انسانی که بر لبه پرتگاه راه می رود با گذشت زمان دچار لغزش گردد کشف و ارزیابی نماید تاکنون هم تعداد زیادی از این عوامل شناخته شده است فی المثل وراثت(ژنتیک) در طول عمر نقش قطعی دارد، به طوری که به تجربه دیده شده است کسانی که والدین آنها عمر طولانی کرده اند عمرشان درازتر از کسانی است که زندگانی والدینشان کوتاه بوده است.

در علم زیست شناسی ثابت شده است که عمر انسان از تمام پستانداران طولانی تر است علت آن، اندازه و پیچیدگی مغز اوست و حتی فعالیت و کوشش در کار به ویژه فعالیتهای روحی در درازی عمر مقام مهمی دارند یعنی بر طول عمر انسان می افزایند.

بعضی از کارشناسان غذایی معتقدند که منحصرا به وسیله بهداشت غذایی می توان زندگی را به بیش از صدسال رسانید، ما از آنچه می خوریم ساخته شده ایم.

پس این شرائط و خصوصیات جسمی و روحی هر فرد از افراد بشر تعیین کننده ی میزان عمر اوست.

خلاصه، داشتن عمر بسیار دراز از نظر علم هیچگونه اشکالی ندارد و بعید نیست؛ اگر برای یک نفر تمام شرایط و خصوصیات جسمی و روحی و اوضاع زندگی طوری فراهم شود که بتواند هزاران سال عمر کند با تجربه های بسیار که دانشمندان متخصص نموده اند ثابت کرده که ممکن است انسان تا موقعی که خداوند بخواهد عمر و زندگی نماید.

دراز عمران تاریخ

در طول تاریخ در دنیا دراز عمران زیادی وجود داشته است که پیروان هر دین و مذهبی در کتاب های مذهبی خود و در کتب تاریخ لااقل با نام یکی دو نفر از آنها آشنا هستند مانند: نوح ، هود، خضر و غیره

در قرآن مجید به داستان های یونس ، اصحاب کهف و نوح در کتب ادیان دیگر به طور مفصل آمده است، این گونه اشاره شده که: یونس اندر دهان ماهی شد و اگر از تسبیح کنندگان نبود می بایست تا روز قیامت در شکم ماهی بماند یعنی عمر ماهی که تا روز قیامت مسلم گرفته شده ، یونس هم ممکن بود چنین سرنوشتی داشته باشد، در سوره کهف به زنده ماندن اصحاب کهف سیصد و نه سال و در سوره عنکبوت به دوران رسالت حضرت نوح که 950 سال بوده، اشاره شده است.

مؤلف کتاب الشیعه و الرجعه دراز عمران تاریخ را  طبقه بندی کرده است، که ما به اختصار آن را می آوریم:

طبقه اول کسانی که بین 100 تا 200 سال عمر کرده اند:

1-       ابراهیم خلیل 200 سال یا به قولی 175

2-       ساره همسر ابراهیم 127 سال

3-       اسحاق 160 سال

4-       یعقوب 147 سال

5-       یوسف 120 سال

6-       اسماعیل ذبیح 137 سال

7-       منوچهر پادشاه 120 سال

8-       عمران 137 سال

9-       کیقباد 120 سال

10-   کیکاوس 150 سال

طبقه دوم : کسانی که 200 تا 300 سال زندگی کردند

1-       صفی بن ریاح 270 سال

2-       صبیره بن سعید بن سهم 220 سال

3-       حرب بن عب مذحجی 260 سال

4-       خثعم بن عوف بن خذیمه 250 سال

5-       صالح پیامبر 280 سال

6-       شعیب پیامبر 242 سال

7-       عضوان پادشاه چین 250 سال

طبقه سوم: کسانی که بین 300 تا 400 سال عمر نموده اند

1-    سلمان فارسی 400 سال

طبقه چهارم : کسانی که بین 400 تا 500 سال عمر کرده اند

1-       قبطیم فراعنه مصر 480 سال

2-       قنطریم از فراعنه 400 سال

طبقه پنجم: کسانی که بین 500 تا 600سال عمر کرده اند:

1-       لقمان بن عاد بزرگ 500 سال

2-       حام بن نوح 560 سال

3 - مریم مادر عیسی علیه السلام 500 سال

طبقه ششم: کسانی که بین 600 تا 700 سال عمر کرده اند

1-       سالم بن نوح 600 سال

2-       فرعون عصر موسی 600 سال

طبقه هفتم: کسانی که بین 700 تا 800 سال عمر کرده اند

1-       هود پیامبر 670 سال

2-       سلیمان پیامبر 712 سال

3-       جمشید 716 سال

4-       عزیز مصر 700 سال

طبقه هشتم: کسانی که بین 800 تا 900 سال عمر کرده اند

1-       ادریس پیامبر 962 سال

طبقه نهم: کسانی که بین 900 تا 1000 سال عمر کرده اند

1-       آدم صفی الله 930 سال

2-       حوا همسر آدم 931 سال

3-       شداد بن عاد معاصد هود نبی 900 سال

4-       شیث نبی 912 سال

طبقه دهم :کسانی که 1100 تا 1200 سال عمر کرده اند

1-       ضحاک 1200 سال

2-       بخت النصر 1500 سال

طبقه یازدهم: کسانی که عمرشان از دو هزار سال به بالاست

1-       نوح نبی 2500 سال

2-       عناق دختر آدم 3000 سال

3-       لقمان حکیم 4000 سال

4-       خضر نبی  شاید از 9000 سال تجاوز کند، طولانی ترین افراد فرزندان آدم از جهت عمر، و تا آخر زمان عمرش متصل است.

پس هیچ جای شگفتی نیست که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف ما هم بیش از هزار سال تا کنون عمر کرده اند و بیش از این هم عمر می کنند تا ظهور ایشان فرا رسد.

چنان که در روایتی وارد شده که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف سنت هایی از شش تن از پیامبران را دارند که یکی از آنها طول عمر می باشد که از حضرت نوح علیه السلام است.

طول عمر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف  از یک واقعیت علمی پرده برداشته است، بنابر آنچه گذشت طول عمر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف مخالف علم وعقل نیست، بلکه این گونه مطالب پیدایش بعضی از اکتشافات و دانشهای جدید را پیشگویی کرده و از موفقیت آنها خبر داده است، به این معنی این عقیده خود نشان دهنده ی این حقیقت است که بشر پس از پایان پژوهش های علمی بالاخره خواهد توانست عمر بسیار طولانی به دست آورد.

حتی روایاتی که درباره حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشّریف  از ائمه معصومین علیهم السلام وارد شده شامل نکات بسیار جالبی است که از نظر کارشناسان و متخصصان علم جروئتولژی نیز قابل توجه می باشد.

در روایتی از امام حسن مجتبی علیه السلام نقل شده است که فرمودند:

خداوند عمر او را در دوران غیبتش طولانی گرداند و پس از آن، به قدرت خود او را به صورت جوانی که کمتر از چهل سال دارد، ظاهر می سازد تا بدانند خداوند به هر چیز قادر و تواناست.( اعلام الوری ص401)

در روایت دیگر ابوصلت هروی از امام رضا علیه السلام از علامات امام غائب علیه السلام سئوال می کند و آن حضرت در پاسخ می فرمایند:

نشانه های آن حضرت این است که سن و سالش زیاد می شود ولی قیافه اش جوان می نماید، به طوری که اگر کسی آن حضرت را مشاهده کند، گمان می کند چهل سال یا کمتر از چهل سال دارد و نشانه دیگر این است که او هیچ وقت با گذشت زمان پیر نمی شود تا عمرش به پایان برسد.(منتخب الاثر ص284-285)

در این روایات خبر شگفت انگیز و پیشگویی اعجاز آمیز پیشوایان اسلام است که در آینده بشر می تواند پیری را به تأخیر اندازد و دوران جوانی را طولانی نماید. چنان که از طریق تکنیک و روشهای نوین علم بیولوژی نیز این مطلب پیشگویی شده است.

بالاخره علوم ژریاتری و جروئتولژی در آینده موفقیت شایانی را به دست خواهند آورد گویا که از 14 قرن قبل خبر مسرت انگیز پیروزی آنها را اسلام داده است.