پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به عنوان آخرین پیام آور الهی، در تبیین کامل ترین ادیان در روز غدیر
تکلیف همه مردم را تا قیامت روشن نمودند و برنامه هدایت الهی را تا پایان دنیا
اعلام کرده، راه هرگونه عذر و بهانه را مسدود ساختند. ایشان با ایراد خطبه ای
رسمی، هر گونه محدوده زمانی و مکانی را در نوردیده حاضران و غایبان را در انتخاب
راه بهشت و دوزخ مخیر نمودند. بنابراین غدیر، دارای محتوای اعتقادی بسیار مهمی است
که تکلیف مردم را در دنیا و آخرت مشخص می سازد.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله خود تبلیغ این پیام را بر همه حاضران و غایبان در همه اعصار و قرون
واجب ساختند. من آنچه را مامور به ابلاغش بودم رسانیدم تا حجت باشد بر حاضر و غایب
و بر همه کسانی که حضور دارند یا ندارند، در دنیا آمده اند یا نیامده اند. پس
حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند. (احتجاج ج1 ص 78)
با وجود این که مردم با فاصله کوتاهی بعد از
غدیر،دستور العمل پیامبر صلی الله علیه و آله را نادیده گرفتند و ولایت
امیر المؤمنین علی علیه السلام را نپذیرفتند اما پیام غدیر به گوش
نسل های بعد رسید. آنها توانستند وصی پیامبر صلی الله علیه و آله را در
زمان خویش بشناسند و هرگز این نور هدایت خاموش نشد. اکنون نیز شاهد هستیم که در
زمان آخرین وصی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم، تکلیف وصایت
روشن است. گرچه مانند همه اعصار، عامه مردم از قبول تکلیف خویش آن چنان که
شایسته است سرباز می زنند و آن را نادیده می انگارند.
پس بر هر مسلمانی واجب است که با قول و عمل به
انتقال این پیام مهم ملتزم گردد. چرا که روی سخن پیامبر صلی الله علیه و آلهدر روز غدیر با همه انسان
ها تا روز قیامت بوده است و مردم در هیچ روزگاری از شمول این دستور مستثنی نمی
باشند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بخش دیگر خطبه با تأکید بر امامت و ولایت امیر المؤمنین علی علیه السلام ولایت بقیه ائمه را هم تا روز قیامت تثبیت
فرمودند. هر چند که غیر از امام حسن و امام حسین علیهما سلام بقیه ایشان هنوز تولد نیافته بودند اما پیامبر گرامی همان روز بر
لزوم قبول ایشان تأکید فرمودند.
معرفی خاتم ائمه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
الشریف بخش بسیار مهمی از خطبه غدیر است که در آن پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله به معرفی آل محمد به اسم
و وصف پرداخته اند و بدین وسیله حجت را تمام فرموده اند:
بدانید که آخرین امامان از ما، قیام کننده مهدی
است... اوست که پیشینیان از قرن های گذشته به او بشارت داده اند، اوست که به عنوان
حجت باقی می ماند و بعد از او حجتی نیست. هیچ حقی نیست مگر همراه او و هیچ نوری
نیست مگر نزد او. و بدانید که اوست ولی خدا در زمین و حکم کننده او بین خلقش و
امین او بر نهان و آشکارش.
بیعت با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان و امام زمان علیهم السلام
حال ببینیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیر چگونه با مردم بیعت کردند. ایشان در خطبه خویش فرمودند:
ای مردم! شما بیش از آن هستید که با یک دست، در یک
زمان با من دست دهید و پروردگارم مرا مأمور کرده است که از زبان شما اقرار بگیرم
درباره آن چه منعقد نمودم برای علی امیر المؤمنین و امامانی که بعد از او می آیند
و از نسل من و اویند، چنان که به شما فهماندم که فرزندان من از نسل اویند.
پس نحوه بیعت با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه هدی منحصر در عمل ظاهری دست دادن نیست، بلکه در هر عصر و
روزگاری در ظهور یا غیبت پیامبر و امام می توان با قلب خود با ایشان بیعت نمود و
چه بهتر که سرچشمه های این تعهد قلبی به زبان نیز جاری شود. مانند ادعیه مأثوری که
از ائمه تحت عنوان تجدید بیعت در هر جمعه و هر روز و یا بعد از هر نماز در مکان ها
و زمان های خاصی وارد شده است. البته کمال سعادت مؤمن است که توفیق یابد به عنوان
بیعت، دست در دستان مبارک مولایش بگذارد. اما افسوس که مؤمنان زمان غیبت به طور
عادی از این امر محروم هستند.
هر چند که خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام نیازی به این بیعت ندارند
و ملزم بودن به این عهد و پیمان در جهت منافع خود مردم است اما خداوند به
وفاکنندگان آن، وعده پاداش عظیم داده است. بالاترین سودی که از آن برای فرد حاصل
می گردد، تحقق ایمان است. چرا که ایمان جز به آن محقق نمی گردد و هر کس از ایشان
روی گرداند از خداوند روی گردان شده است. پس باید ببینیم که این بیعت چگونه حاصل
می گردد و مردم هم عصرها تا قیامت چگونه می توانند با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام زمان خویش بیعت
کنند تا در زمره مبایعه کنندگان با خداوند در آیند.
نویسنده کتاب مکیال المکارم این بیعت و مبایعه را
عهد مؤکد و پیمان شدید با خدا و رسول او شمرده و تحقیق آن را موکول به دو امر
دانسته است:
اول: تصمیم قلبی محکم و ثابت بر اطاعت امر امام و
یاری کردن او با نثار جان و مال.
دوم: اظهار کردن آن چه قصد نموده و دل بر آنها
نهاده به وسیله زبان هنگام بیعت.
گاهی بیعت در مورد دست در دست زدن به کار می رود
هم چنان که در بعضی از اوقات بین عرب ها مرسوم و متداول بوده که پس از اتمام بیعت
دست به هم می دادند... البته مخفی نماند که خود دست بهم زدن بیعت حقیقی نیست بلکه
این کار نشانه وقوع و تمامیت بیعت است و ظاهرا به کاربردن بیعت و مبایعه بر صفقه و
دست به هم زدن از باب نامیدن مسبب به اسم مسبب می باشد و اصل و حقیقت بیعت عهد و
پیمان شدید و مؤکد است... هر چند که با رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام علیه السلام با دست بیعت نکرده باشد،
همچنان که بیشتر مؤمنانی که در زمان امامان علیهم السلام بودند چنین وضعی داشته اند. (مکیال المکارم ج 2 تکلیف
34)
مرحوم صاحب مکیال در حکم بیعت فرموده اند:
بیعت به معنی اول بر همه افراد از مرد و زن، برده
و آزاد واجب است، بلکه ایمان جز به آن تحقق نمی یابد. چون ایمان همان التزام به دل
و زبان به اطاعت فرمان پیغمبر و امام و تسلیم بودن به ایشان و یاری نمودن آنان با
جان و مال می باشد. (مکیال المکارم ج 2 تکلیف 34)
با این تفاسیر مسلما مخاطبان این امر، تنها کسانی
نیستند که در آن سال در غدیر خم جمع شده بودند بلکه تا قیامت همه کسانی که بخواهند
در مسیر خداشناسی و دینداری حرکت کنند، باید این دعویت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را پذیرفته و با ایشان
بیعت کنند. هر چند که دست دادن با ایشان در همه اعصار مقدور نیست اما همه موظف
هستند که به محتوای آن پایبند بوده و در هر زمانی که زندگی می کنند با اطاعت از
امام زمان خویش، دست بیعت به سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهدراز کنند و در حقیقت با
پذیرش ولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با خداوند متعال بیعت
نمایند.
هر چند که مردم دوران غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نمی توانند با پیامبر و
امام خویش مصافحه کنند اما با پایبندی به محتوای غدیر و موالات و تسلیم نسبت به
امام می توانند در زمره بیعت کنندگان با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهدرآمده، رستگار شوند. بنابراین،
اگر مؤمنان در زمان غیبت بخواهند پایبند به بیعتی باشند که با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهبسته شده است، باید نسبت به امام زمان مطیع و
ایشان را ولی الله در زمین بدانند. پس همه مردم اعم از زن و مرد، شاغل و غیر شاغل،
با سواد و بی سواد، ثروتمند و فقیر و... باید همه امورشان برای حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد، هیچ گونه استقلالی
برای خود قائل نبوده، همه توانایی ها و اعضا و جوارح خود را در خدمت ایشان به کار
بندند، هر عملی که می خواهندانجام دهند باید بررسی کنند که آیا مولای ما چنین کاری
از بنده اش خواسته است؟ و یا حداقل از انجام این عمل راضی است؟ مسلما اگر کسی خود
را عبد بداند، نمی تواند ادعا کند که هر طور که خودش می پسندد می تواند زندگی کند.
مسلما بهترین موالی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اولاد گرامی شان تا
حضرت مهدی آل محمد هستند که طبق بیعت غدیر، مولویت ایشان بر هر زن و مردی واجب
گشته و اگر مردم حقیقتا به عهد خویش پایبند باشند و از خدمت گزاری به این موالی،
سرباز نزنند به بهترین وجه از آقایی ایشان بهره مند می گردند.
یکی
از القاب شریف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف
"صاحب الامر" است. برای روشن شدن معنی امر و این لقب حضرت باید به تفسیر
یکی از آیات شریفه قران مجید در سوره مبارکه "قدر" بپردازیم.
خداوند
درمعرفی شب قدر می فرماید: "شب قدر بهتر از هزار ماه است ــ فرشتگان و روح در
آن شب به اذن پروردگارشان براي تقدير هر
كار نازل ميشوند". سوره قدر، آیه های 3 و 4
شخصی
از مولا علی علیه السلام پرسید: منظور از این امر در سوره قدر چیست؟ حضرت پاسخ داد: "این
همان امری است که فرشتگان آن را شب قدرکه در آن هر امر محکمی فیصله داده می شود
نازل می کنند از امور مربوط به آفرینش، روزی، اجل، کار، زندگی، مرگ، علم غیب
آسمانها و زمین. تفسیر برهان، ج۴، ص۱۵۹
بنابراین
خیر و شر زندگی انسانها که به وسیله کاتبان اعمال و فرشتگان الهی ثبت و ضبط می شود
در شب قدر به منظور تعیین سرنوشت سالیانه افراد برحجت خدا نازل می گردد و امر
تقدیر و سرنوشت انسانها همه ساله درشب قدر به دست باکفایت صاحب امر امام زمان عجل
الله تعالی فرجه الشّریف رقم می خورد وبه همین جهت حضرتش را لقب
صاحب الامر داده اند زیرا در این شب تحت حکومت آن حضرت براساس عملکرد سال گذشته
افراد سرنوشت سال آینده آنان رقم زده می شود وبه خاطر همین سنجش واندازه گیری
اعمال وسرنوشتها این شب رانیز قدرمی نامند.
جهان
هیچ گاه ازحجت خدا خالی نبود وتا دامنه ی قیامت نیز زمین ازحجت خدا خالی نخواهد
ماند وبشریت وموجودات عالم به یمن وجود حجت خدا زندگی می نمایند واز نعمتهای الهی
بهره مند می شوند.شیخ صدوق از امام جعفرصادق علیه
السلام روایت می کند که فرمودند: "از روزی که
خداوند آدم را آفرید زمین ازحجت ظاهر ومشهود غایب ومستور خداوند خالی نمانده
وهمچنان نیز خالی نخواهد ماند تا روز قیامت واگر غیر ازاین بود خداوند پرستش نمی
شد". به حضرت صادق علیه السلام گفته شد: "پس مردم ازوجودحجتی که غایب است
و از نظرها پنهان می باشد چه نفعی خواهند برد؟حضرت صادق علیه
السلام می فرماید:همان گونه که مردم ازپرتوخورشیدبهره
می برند هنگامی که در پس ابرقرارگرفته است".
درتوقیع
اسحاق بن یعقوب ازطریق عثمان عمری نایب اول حضرت آمده است: "... واما استفاده
ازوجودمن دردوران غیبت همانند استفاده ای است که ازآفتاب می برید هنگامی که درپس
ابر پنهان باشد". "و انی لامانٌ لاهلٍ الارضٍ،کما انَ النجومَ امانٌ
لاهل السماء". "من برای ساکنان زمین مایه ی امنیت آنان هستم همان گونه
که ستارگان مایه ی امنیت اهل آسمان هستند". (احتجاج طبرسی،ج۲،ص۴۷۰(
امروز، غدیر
متاسفانه آنچه از واقعه غدیر تا کنون مورد فراموشی
قرار گرفته، توجه به همین لوازم مولویت است. از همان لحظات اولیه در سال دهم هجری
بسیاری از مردم، منافقانه با امیرالمؤمنین علی علیه السلام دست بیعت دادند و آن گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله دستور فرموده بودند، با دل و جان و دست و زبان تسلیم علی بن ابیطالب علیه السلام نشده به مولویتشان تن ندادند. هم اکنون نیز که ما
در زمان مولویت آخرین وصی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار گرفته ایم، باید منصفانه درباره وضعیت خویش به داوری بنشینیم که
چقدر در انجام این وظیفه قلبی و جوارحی خود موفق بوده ایم؟ و یا حداقل چه اندازه
به لوازم مولویت توجه داشته و معتقد بوده ایم؟ ما که همواره بر خوان پربرکت این
مولی نشسته ایم و از نعمت های مادی و معنوی این مولای کریم، بهره مند شده ایم، آیا
تاکنون خود را غلام او -هر چند عاصی و خطاکار- دانسته ایم؟
حداقل در روز غدیر که متعلق به وجود مقدس ولی عصر
ارواحنا فداه می باشد، چقدر از صاحب غدیر و حقوق ایشان یاد می شود؟ گاه بی توجهی و
غفلت شیعیان نسبت به ایشان چنین می نماید که عهد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بین مسلمانان زمان غیبت هم به دست فراموشی سپرده شده است و در روز
غدیر هم آن چنان که شایسته است حق امام ادا نمی شود. با وجود این که جشن ها و
مراسمی به مناسبت این روز برقرار می -شود و عید غدیر مورد اکرام و بزرگداشت قرار
می گیرد، ولی پیام غدیر که همان فرمان مولویت حجت بن -الحسن در این زمان است،
کاملا مسکوت باقی می ماند و در حقیقت ما که مدعی تشیع در زمان غیبت مهدی آل محمد علیهم ا لسلام هستیم، در پایبندی به
مفاد این خطبه مرتکب قصور گشته ایم و چه بسا وظیفه خود را هنوز نشناخته ایم. اگر
چنین باشد، چگونه ممکن است که روز غدیر برای مؤمنان و ولی نعمت آنها عید باشد. چرا
که این روز بیش از آن که ولایت و سرپرستی امیرالمؤمنین علیه السلام و ائمه علیهم السلام از نسل ایشان را اعلام
نماید، یادآور حقوق از دست رفته ایشان از ابتدای روز غدیر در حجت الوداع تا امروز
می باشد و این مساله -ای است که دل های همه دوستداران اهل بیت علیهم السلام را در اعیاد بزرگ مانند
غدیر و قربان و فطر و جمعه محزون می کند و آنها را در مجالس دعای ندبه جمع می
سازد. این مطلب طبق فرمایش امام صادق علیه السلام باعث اندوه موالی ما نیز می گردد:
هیچ روز عید فطر و قربانی نیست مگر این که برای
اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله غم و اندوهی را تازه می
کند. ( فروع کافی ج 4 ص 170)
بدین ترتیب محب امام زمان عجل الله تعالی فرجه
الشریف نیز به تبع مولایش در این اعیاد محزون می گردد و
در واقع با وجود این که این روزها عید هستند، غمی بزرگ بر شادی این اعیاد، سایه می
اندازد. شیعیان واقعی اهل بیت علیهم السلام که حلقه بندگی آنها را به گردن انداخته اند، همواره در انتظار روزی
به سر می برند که با رفع گرفتاری و شادی امامشان خشنود گردند. این همان روزی است
که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر وعده آن را
داده و فرموده اند که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
الشریف حقیقت دین الهی را آشکار می سازد و از ظالمان
انتقام گرفته، به یاری دین خدا برمی خیزد و خون به ناحق ریخته اولیای الهی را طلب
می کند:
بدانید که آخرین امامان از ما مهدی قیام کننده
است. اوست غالب بر ادیان، اوست انتقام گیرنده از ظالمان. بدانید که اوست انتقام
گیرنده هر خونی از اولیای خدا، اوست یاری دهنده دین خدا. ( اسرار غدیر ص 126)
لبیک گفتن به دعوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در عید غدیر (اعمال روز غدیر)
از آنجا که در روز غدیر، پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله همه مسلمانان را تا روز
قیامت از طرف خداوند مورد خطاب قرار دادند و آنها را به قبول عهد و پیمان الهی
فراخواندند، امام صادق علیه السلام به شیعیان دستور داده اند
که در هر عید غدیر به عنوان لبیک گفتن به این دعوت کننده پروردگار پس از ادای
دورکعت نماز و صدبار بجاآوردن شکر خداوند در سجده، این دعا را بخوانند:
الله سمعنا و اطعنا و اجبنا داعیک بمنک... و در
ادامه دعا: فانا یا ربنا امنا بمنک و لطفک اجبنا داعیک و اتبعنا الرسول و صدقناه و
صدقنا مولی المؤمنین و کفرنا بالجبت و الطاغوت...
خدایا شنیدیم و اطاعت نمودیم و دعوت کننده ای را
به فضلت اجابت کردیم... پس ای پرورگار ما! ما ایمان آوردیم و به لطف و فضل خودت
دعوت کننده ات را اجابت کردیم و از رسول تبعیت نمودیم و او را و مولای مؤمنان را
تصدیق کردیم و به جبت و طاغوت کفر ورزیدیم. پس ما را تحت ولایتی که پذیرفته ایم
درآور و با امامان خود محشورمان کن که ما به ایشان ایمان و یقین داریم و تسلیم
آنان هستیم. ما به آشکار و نهان شان و شاهد و غایبشان و زنده و مرده شان ایمان
آوردیم و راضی شدیم که آنان امام و پیشوا و آقای ما باشند.
به فرموده امام صادق علیه السلام کسی که این دعا را به طور کامل بخواند و سپس باردیگر به سجده رود و
صدمرتبه خداوند را شکر بگذارد، مانند کسی خواهد بود که در روز غدیر حاضر بوده و با
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر امر ولایت اهل بیت علیهم السلامبیعت کرده است... و همچون نجیبان و اشرافی خواهد
بود که زیر پرچم حضرت قیام کننده و در خیمه ایشان هستند.(بحارالانوار ج 98 ص 300)
دعا بر تعجیل فرج در روز عید غدیر
یکی از ایام و فرصت هایی که شیعیان، آن را برای
دعای بر فرج امام عصر مغتنم می شمرند، همین روز غدیر است و دعای خاصی نیز در این
روز وارد شده که مرحوم صاحب مکیال بخشی از آن را نقل نموده اند:
اللّهم اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمّد نَبیِّکَ
وَ عَلی وَلیِّکَ وَ الشّانِ القدر...
خدایا به حق محمد پیامبرت و علی ولیت و شان و
منزلتی که از بین خلایقت به او اختصاص داده ای از تو می خواهم... و در آخر دعا
آمده است:
اللهُمّ فَرّج عَن اَهلِ بَیتِ مُحَمّد نبیک وَ
اکشِف عَنهُم وَ بِهِم عَن المُؤمِنین الکُرُبات...
خدایا بر خاندان محمد پیامبرت فرج و گشایش ده و از
آنها و از مؤمنان نیز به سبب آنها محنت ها و غم ها را برطرف ساز. خداوندا! زمین را
به وجود آنها پر از عدل کن همچنان که از ظلم و جور پرشده است و آن چه به ایشان
وعده فرموده ای تحقق بخش. به درستی که تو خلف وعده نمی کنی.
و سپس باید در روز غدیر و همه اوقات، از خداوند
بخواهیم که به ما معرفتی عطا فرماید تا حقوق مولایمان را بشناسیم و درک کنیم که
باید بدون این که منتی بر خدا و رسولش داشته باشیم، با همه وجود در خدمت امام خویش
درآییم و به آن چه ایشان دوست دارند، تقرب جسته، از آنچه مبغوض دارند، دوری کنیم.
خدا را قسم می دهیم به غدیری که نزد او بسیار عظمت
دارد و به صاحب عزیزی که هنوز در پس پرده غیبت به سر می برد که به همه ما توفیق
عطا فرماید تا بتوانیم عهد و پیمانی را که پیامبر صلی الله علیه و آله از ما اخذ فرموده، به بهترین وجه ادا کنیم و همواره مطابق رضای
مولایمان زندگی نماییم و بالاخره جان های خود را در راه او فدا کنیم. (پیمان غدیر بیعت با مهدی- دکتر سید مهدی بنی هاشمی- 1382- انتشارات
منیر)
|