منوی اصلی
Skip Navigation Links

تازه ترین ارسال ها
* بیعت کردن و دفاع امیرالمومنین

* آتش زدن درب خانه وحی

* هتک حرمت حضرت زهرا س

* ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها

* چگونه زینت امام زمان باشیم؟

* برنامه های مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه الشّریف در دوران ظهور

* شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها

* شهادت امام حسن عسگری علیه السلام

ولادت حضرت شاه عبدالعظیم حسنی

ولادت حضرت شاه عبدالعظیم حسنی

حضرت عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابیطالب علیه السلام  

عبدالعظیم فرزند عبدالله بن علی از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام است. نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد. و به همین دلیل او به «حسنی» شهرت دارد.

پدرش عبدالله و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس است.جد اولش علی بن حسن ملقب به سدید بود که با گروهی از سادات، بر ضد عباسیان قیام کردند. مأموران منصور دوانیقی جمعی از آنان را دستگیر کرده  و به زندان افکندند.

جد دومش حسن بن زید از شخصیت های برجسته ی عصر خویش بود که مورد خشم منصور دوانیقی قرار گرفت و به زندان افتاد.

جد سومش «زید بن حسن» فرزند امام مجتبی علیه السلام  بود. وی نیز در زمان خود فردی معروف و نیکوکار بود که زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز، به منصب تولیت صدقات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گماشته شده بود.

از سال دقیق ولادت عبدالعظیم اطلاع دقیقی در دست نیست، اما ولادتش در مدینه بوده و محضر سه امام معصوم، امام رضا علیه السلام ، امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام  را درک نموده و حدیث روایت کرده است.

ایشان از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد نزد اهل بیت علیهم السلام و پیروان آنان بود.دوران وی گر چه عصر حاکمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سخت گیری نسبت به هوادارن ائمه بود، ولی مدافعان دین و حافظان مکتب که روایات امامان را ثبت و نقل و منتشر می کردند، نقش عمده ای در پاسداری و صیانت از فرهنگ اهل بیت داشتند. این برزگوار نیز یکی از آن سنگربانان عقیده محسوب می شد.

ستایش هایی که ائمه از وی به عمل آورده اند نشان دهنده شخصیت علمی و مورد اعتماد اوست. امام هادی علیه السلام   گاهی اشخاصی را که سؤال یا مشکلی داشتند راهنمایی می فرمود که از عبدالعظیم بپرسند. علمای شیعه او را به عنوان عابد ، زاهد، پرهیزگار، ثقه، دارای اعتماد نیک و صفای باطن و پسندیده یاد کرده اند. در برخی روایات نیز برای زیارت قبر عبدالعظیم ، ثوابی همچون زیارت قبر امام حسین علیه السلام بیان شده است. که همه و همه نشان دهنده مقام والای این عالم جلیل القدر است.(به نقل از کتاب کامل الزیارات)

مردی از اهل ری در دوران امام هادی علیه السلام پس از شهادت عبدالعظیم خدمت امام علیه السلام رسید. امام علیه السلام از او پرسید: کجا بودی و از کجا آمده ای؟ گفت: به زیارت حضرت سید الشهدا علیه السلام رفته بودم.

امام هادی علیه السلام فرمود: آگاه باش اگر عبدالعظیم حسنی را که در شهر شما مدفون است زیارت می کردی، مثل  این بود که حضرت اباعبد الله الحسین علیه السلام را زیارت کرده باشی. (به نقل از کتاب کامل الزیارات)

در دوران وی که نهضت های گوناگون علیه  عباسیان انجام می گرفت و اغلب شکست می خورد و اولاد فاطمه سلام الله علیه یا حبس می شدند یا به شهادت می رسیدند،عبد العظیم تابع محض ائمه علیه السلام بودند و قدمی فراتر از ایشان نمی گذاشتند. که این در نزد ائمه علیه السلام ارزنده تر بود.

تمامی دیدارهای عبد العظیم با امام رضا علیه السلام، امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام در مدینه بود تا این که امام هادی علیه السلام را در سال 243 ق به اجبار به سامرا منتقل کردند که ناچار جلسات و دیدارها و مکاتباتش با امام هادی علیه السلام قطع شد.

ایشان در آخرین بار امام علیه السلام را در سامرا دیدار کردند، که دستور هجرت از عراق و آمدن به ری را گرفت.

یکی از نقاط برجسته زندگی عبد العظیم ، عرضه کردن اعتقادات دینی خود به امام هادی علیه السلام است.تا اگر در جایی از عقایدش اشکال  و انحرافی باشد، حضرت به او تذکر دهد.

عبدالعظیم حسنی گوید: روزی به محضر مولا و سرورم،امام هادی علیه السلام وارد شدم. همین که چشمش به من افتاد، فرمود:آفرین به تو ای ابوالقاسم! تو به حق و به راستی دوست مایی.

به امام عرض کردم: ای فرزند پیامبر! می خواهم دین خودم را بر شما عرضه کنم. اگر آیین پسندیده و صحیحی است، تا پایان عمر بر آن عقیده استوار خواهم ماند.

فرمود: بگو ای ابوالقاسم!

گفتم: من عقیده دارم خدای متعال یکی و بی همتاست و از دو حد ابطال و تشبیه بیرون است. نه جسم است و نه صورت. نه عرض است و نه جوهر. بلکه اوست که به اجسام جسمیت بخشیده و صورتها را تصویرگری می کند.

او پدید آورنده ی عرض ها و جوهر هست. او پروردگار هر چیز و مالک و پدیدآورنده ی هر پدیده است.بر این باورم که محمد صلی الله علیه و آله و سلم بنده و فرستاده ی او و آخرین پیامبران است و تا روزقیامت،پس از او پیامبری نخواهد بود.آیین او آخرین ادیان است و پس از آن تا روز قیامت، دینی نخواهد آمد.

معتقدم که امام ،جانشین و ولی امر پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه السلام  است،سپس امام حسن،سپس امام حسین،سپس علی بن الحسین،سپس محمد بن علی، سپس جعفر بن محمد، سپس موسی بن جعفر، سپس علی بن موسی، سپس محمد بن علی، سپس تو ، ای مولای من .

حضرت فرمود:و پس از من پسرم حسن . ولی مردم درباره ی جانشین پس از او چگونه خواهند بود و چه خواهند کرد!؟

پرسیدم:سرورم!مگر چگونه است؟

فرمود:چون که شخص او دیده نمی شود،ذکر نام او حلال نیست،تا آنکه ظهور کند و زمین را پر از قسط و عدل سازد،همچنان که پر از ستم و جور شده باشد.

گفتم:به این نیز اقرار کردم و معتقدم که ولی و دوست آنان ولی خداست و دشمن آنان دشمن خدا، اطاعت از آنان اطاعت از خداست و نافرمانی از آنان نافرمانی از خداست و معتقدم که «معراج » حق است ،«سوال» در همه ی خفتگان در گور ها را بر خواهد انگیخت .

و معتقدم که پس از «ولایت »،واجبات الهی عبارت اند از :نماز،زکات،روزه،حج،جهاد،امر به معروف و نهی از منکر.

امام هادی علیه السلام فرمود:ای ابوالقاسم!به خدا سوگند،این همان دین و آیینی است که خداوند برای بندگانش پذیرفته است. پس بر همین عقاید استوار باش!خداوند تو را در دنیا و آخرت ،بر این عقیده ثابت بدارد!(منتهی الامال شیخ عباس قمی باب زندگانی امام هادی علیه السلام)

خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شیعیان ائمه علیهم السلام بسیار سختگیری می کردند. یکی از خشن ترین و بد رفتارترین خلفا متوکل بود که خصومت شدیدی با اهل بیت علیهم السلام داشت و چندین بار مزار سید الشهدا علیه السلام را در کربلا تخریب کردند و با خاک یکسان کردند و از زیارت شیعیان جلوگیری می کردند.

در رفت و آمدهای عبدالعظیم به محضر امام هادی علیه السلام، توسط جاسوسان به خلیفه گزارش داده شد و دستور دستگیری و  قتل صادر گشت. پس عبدالعظیم تصمیم به مهاجرت گرفت و شهر به شهر گشت تا به ری رسید. او به صورت یک مسافر ناشناس وارد ری شد و در محله ی ساربان در کوی سکة الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت.

وی کمتر از خانه بیرون می آمد .ولی چندین بار دیدند که او از خانه که بیرون می آید ،از شهر خارج می شود و به باغی می رود و در درون آن باغ ،قبری را زیارت می کند و کنار آن قبر می نشیند و احترام می کند .

راز این دیدار را از خودش پرسیدند و خواستند که صاحب قبر را معرفی کند. حضرت عبدالعظیم علیه السلام فرمود:این ،قبر یکی از فرزندان موسی بن جعفر علیه السلام به نام حمزه است.


آرشیو مطالب
Skip Navigation Links

دلنوشته ها
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد

تصاویر سایت
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد