یکی از دعاها و مناجاتی که در شب های ماه مبارک
رمضان به خواندن آن سفارش شده دعاى افتتاح می باشد و این دعا داراى مضامین عالیه
از حمد و ثنای الهى و راز و نیاز عارفانه و صلوات و درود بر معصومین علیهم السلام و در پایان، دعا براى ظهور باهرالنور حضرت مهدى
ارواحنا لهالفداء و تشكیل حكومت كریمه آن امام همام است.
سّیدبنطاووس در کتاب "الاقبال بالاعمال
الحسنه" به سند خویش این دعا را از کتاب دعای ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید
عمری نقل کرده، که در شبهای ماه رمضان خوانده میشود.
سیدبن طاووس مىگوید: «من از آن كتاب دعاهاى
فراوانى را نسخه بردارى كردم و از جمله آنها همین دعاى افتتاح است كه در شبهاى
ماه رمضان خوانده مىشود. (الاقبال ص58.)
نگارنده مىگوید گرچه این دعا بر حسب ظاهر از
امام معصوم علیه السلام نقل
نشده است لكن با توجه به این كه ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمْرى از نُوّاب
خاص حضرت بقیّهاللّه روحى لهالفداء بوده و
به خواندن این دعا مداومت داشته و نیز با توجه به مضامین عالیه دعا و اعتماد مرحوم
سید بن طاووس، مىتوان اطمینان پیدا كرد كه این دعا از ناحیه مباركه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشّریف و یا از سایر معصومین علیه السلام به
دست ایشان رسیده باشد.
بخش های مختلف دعا
دعای افتتاح از سه بخش کلی تشکیل میگردد که
نخستین بخش آن حمد و ثنای الهی میباشد، بسیاری از معارف دینی به زبان حمد و ثنا و
تسبیح و راز و نیاز و سوز و گداز بیان میشود. در این بخش واژههای حمد، مدح، ثنا
و تسبیح بیش از نوزده بار تکرار میشود. و در واقع این بخش چگونگی راز و نیاز با
خدا را در زبان دعا به ما آموزش میدهد .
بخش دوم دعا: صلوات بر محمد و آل و محمد با
اوصاف ویژه .
بخش سوم: به مساله انتظار فرج و شکایت از
غیبت حضرت ولی عصر عجل الله و زیادی دشمنان و کمی دوستان و آرزوی دولت کریمه و
آمادگی برای جانفشانی و خدمت در آن دولت میپردازد و در آخر با دعای نصرت و عزت
برای مسلمانان به پایان میرسد .
این دعا با حمد و ثناى الهى اینگونه آغاز مىشود:
«اللهم انى افتتح الثناء بحمدك ... . بار خدایا من ثناى تو را با حمدت آغاز مىكنم. نام دعا از همین فراز اول گرفته شده افتتاح
یعنی گشودن، باز کردن. چه چیز را قرار است آغاز کنیم؟
علامه مجلسی در کتاب زاد المعاد آورده است: به سند معتبر، از حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشّریف منقول است که آن حضرت به شیعیان خود نوشتند که در هر شب ماه رمضان این دعا را بخوانند که دعای این ماه را ملائکه میشنوند و برای صاحب آن استغفار میکنند.( كافي، ج8، ص288.)
در اين دعاي با عظمت بعد از
مسأله توحيد در ابعاد گوناگون، ولايت اهل بيت عصمت و طهارت علیهم
السلام مطرح ميشود و بيشتر از همه، بعد از مسأله توحيد و صفات
پروردگار، به نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف و
لطف و عنايت و تصرف آن حضرت، به اذن پروردگار، در عالم تكوين و تشريع ميپردازد. در
واقع اين دعا با دو ويژگي از جمله ادعية مهدوي محسوب ميگردد. هم به لحاظ متن آن
كه در فقرات آخر، بعضي صفات و حالات حضرت و حكومت ايشان را ميشمارد. و هم به لحاظ
اينكه اين دعا، از آموزههاي خود حضرت به جناب ابوجعفر محمد بن عثمان (از نواب خاص
ايشان) در دوران غيبت صغري ميباشد. كه اين امر بر اهميت دعاي افتتاح ميافزايد.
در يك تقسيم بندي محتواي اين
دعا به طور كلي دو بخش ميشود:
بخش اول: شناخت خدا و صفات
الهي؛
بخش دوم: صالحان و ويژگيهاي
حكومت مصلح كل.
براساس بخش دوم حکومت حضرت تحت عنوان«دولت کریمه مهدوی عجل
الله تعالی فرجه الشّریف » معرفی شده و ضمن بیان
ویژگی ها و امتیازاتی که دارد رغبت و تلاش برای رسیدن به آن دولت کریمه یکی از
خواسته های نهایی در این دعا شمرده شده است : اللهم انا نرغب الیک فی
دوله کریمه که در این مجال به اختصار به برخی از ویژگهایی
و امتیازاتی که سبب رغبت بیشتر به این دولت موعود می گردد اشاره میشود:
انتظار عدالت مهدوي (عدالت گمشده فطرتهای پاک)
«... اَللّـهُمَّ وَصَلِّ عَلى وَلِىِّ اَمْرِكَ
الْقآئِمِ الْمُؤَمَّلِ، وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ...» «خدايا درود فرست بر
سرپرست فرمانت، امام قائم مورد اميد و آرزوي مردم و عادلي كه مردم انتظار او را ميكشند.»
المؤمل: اسم مفعول از واژه
(أمل) است و بمعناي كسي است كه مورد آرزوي ديگران قرار گرفته و مردم نسبت به او
رغبت كردهاند.
مرور روايات مهدوي تبيين
كننده اين مطلب است كه يكي از پرآوازهترين شاخصههاي رفتاري حضرت صاحبالزمان عجل
الله تعالی فرجه الشّریف عدالت است. كما اينكه در روايتي از امام
حسين علیه السلام ميخوانيم:
هنگاميكه قیام کننده عدالت
به پا خيزد، عدالت او، نيكوكار و بدكار را در برميگيرد. ( بحار/ ج27، ص90، باب4، ح44.)
لذا همة انسانهاي عدالتخواه
و آزاده انتظار آمدن او را ميكشند و خود حضرت هم در دعا بر اين امر گواهي ميدهد.
در روايتي ديگر از حضرت امير علیه السلام ميخوانيم:
به تحقيق كه حضرت مهدي قضاوت
ناصالح را بركنار ميزند ... . زمين را از فريبكاران پاك ميفرمايد. به تحقيق كه
او به عدالت رفتار ميكند و در ميان شما ترازوي عدل و داد را برپا ميكند.( همان، ج51، ص121، باب2، ح23.)
احاديث از اين دست به قدري
فراوان است كه متون اهل سنت نيز گوياي آن ميباشد.در فتن ابن حماد اينچنين آمده
كه: در روزگار مهدي مقدار و حدود پسگيريِ
حقِ از بين رفته به اندازهاي است كه اگر حقي از كسي در زير دندان ديگري باشد،
حضرت آن را باز ميستاند و به صاحبش برميگرداند.( فتن، ابن حماد، ص98.)
درخواست برپايي دين حق و آشكار شدن حقايق و اسرار
ديگر
اَللّـهُمَّ اجْعَلْهُ الدّاعِىَ اِلى كِتابِكَ،
وَالْقآئِمَ بِدينِكَ، خدايا قرار بده آن حضرت را دعوت كنندة به كتابت و قيام
كننده به ترويج دينت.
بي شك يكي از اقدامات اصلي
حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشّریف پس از ظهور، دعوت انسانها به حقيقت دين و اجراي
احكام آن ميباشد كه در پي آن به سنت جد خويش عمل مينمايند. حال در ابتداي اين
فراز از دعا گويا حضرت درخواست سريع در اين امر را از حق تعالي ميكند.
و اين مطلب را نیز ميرساند
كه آن بزرگوار هر لحظه آماده است كه براي امر حق قيام كند و كلمه توحيد را به سمع
جهانيان برساند.
طبق آيات و روايات دولت
كريمه حقايق و روشنگريهاي بسياري در پي دارد و تا قبل از ظهور حضرت مهدي عجل
الله تعالی فرجه الشّریف حقايق به طور كامل و شايسته آشكار نميشود
حتي تا جائيكه برخي ميگويند او دين جديدي آورده است. چنانكه در فقرات قبلي همين
دعا آمده است: اَللّـهُمَّ اَظْهِرْ بِهِ دينَكَ وَسُنَّةَ نَبِيِّكَ، حَتّى لا
يَسْتَخْفِىَ بِشَىْء مِنَالْحَقِّ مَخافَةَ اَحَد مِنَ الْخَلْقِ؛خدايا با ظهور
او دينت و روش و سنت پيامبرت را اشكار ساز تا آنكه ديگر چيزي از حق و حقيقت از ترس
احدي از خُلق مخفي نماند.
امام صادق علیه
السلام فرمودند: وقتي مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف قيام
كند با امر و دين جديدي خواهد آمد چنانكه پيامبر اسلام در آغاز رسالتشان به دين
جديدي دعوت نمودند. (كشف الغمه، 2/ 465)
البته نه اينكه حضرت دين
جديدي ميآورند بلكه همان دين مبين اسلام است كه حضرت غبارهاي آنرا زايل ميكنند و
بدعتها و انحرافاتي كه وارد شده است را باطل ميسازند اما چون در اثر گذشت زمان
طولاني دين حقيقي و اصلي دستخوش تغييرات شده است مردم احساس ميكنند كه حضرت دين
جديدي آوردهاند.
چنانكه در روايات آمده وقتي
حضرت ظهور ميكنند ميفرمايند: «هذا ديني و دين آبائي». (وسائل الشيعه، ج16، ص240.)
در ذيل آيه سوره اسرا: وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ
وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا در
روايتي از امام باقرعلیه السلام آمده
است: وقتي حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشّریف قيام
كنند دولت باطل از بين ميرود.( كافي، ج8، ص288.)
طبق روايات با ظهور حضرت
خيلي از چيزهايي كه بدانها معرفت نداريم آشكار ميشود.
امام صادق علیه السلام فرمودند: علم 27 حرف است و تمام آنچه كه انبياء تاكنون آوردهاند
فقط 2 حرف از آن بوده و مردم تا حال غير از دو حرف آن را نشناخته اند ولي زمانيكه
قیام کننده ی ما قيام كند 25 حرف ديگرش را خارج ميكند و بين مردم بسط و نشر ميدهد
و آن دو حرف را هم به اينها ضميمه ميكند و به 27 حرف ميرساند.( بحارالانوار، ج52، ص336.)
چون مهدي عجل
الله تعالی فرجه الشّریف به پا خيزد در اعضاي بي جان قرآن روح حيات ميدمد
و وحي الهي را رونق تازهاي ميبخشد.( نهج البلاغه، خطبه 138، ترجمه محمد
دشتي.)
در روايت ديگري هم آمده است
كه به بركت ظهور حضرت عقول و اخلاق ما هم به تكامل ميرسد و نمود حقيقي خود را
ظاهر ميسازد.
امام باقر علیه
السلام ميفرمايند : هنگامي كه قائم ما قيام ميكند دستش را بر سر
بندگان ميگذارد و بدين وسيله عقلهاي آنان را جمع و اخلاق و افكار آنها را كامل
ميكند.(
بحار الانوار، ج52، ص328)
جالب اينكه نه تنها علوم و
اخلاق و ... هويدا ميشود بلكه زمين و آسمان نيز گنجهاي خود را ظاهر ميسازد.
پيامبر مكرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ميفرمايند:
]در عصر ظهور حضرت مهدي عجل
الله تعالی فرجه الشّریف [ زمين پر از عدل و داد ميشود و آسمان باران خود را ميبارد و زمين
گياهانش را بيرون ميآورد و امّتم در ولايت مهدي عجل
الله تعالی فرجه الشّریف چنان
از نعمات الهي بهرهمند ميشود كه هرگز مثل آن متنعّم نبودهاند.( منتخب الاثر، صافي گلپايگاني، ج3،
ص145، به نقل از عقدالدرر، ص145.)
مولا علي علیه
السلام ميفرمايند: زمين ميوههاي دل خود (معادن طلا و نقره و ...)
را براي او (مهدي عجل الله تعالی فرجه الشّریف )
بيرون ميريزد و كليدهايش را به او ميسپارد او روش عادلانه در حكومت حق را به
شما مينماياند.( نهج البلاغه، خطبه138، ترجمه محمد دشتي.)
جانشینی خوبان گذشته برای برپایی دين مورد رضاي خدا
اَللّـهُمَّ ... اِسْتَخْلفْهُ فى الاَْرْضِ
كَمَا اسْتَخْلَفْ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِ، مَكِّنْ لَهُ دينَهُ الَّذِى
ارْتَضَيْتَهُ لَهُ؛ خدایا او را خليفة خود بر روي زمين قرار ده همانطور كه
پيشينيان از او را جانشين قرار دادي و او را براي حفظ دنيش كه براي او پسنديدي،
قدرت عطا فرما
استخلف: صيغه امراز باب
استفعال است. معناي ابتدائيش، جايگزين شدن چيزي با مكان چيز ديگري است و چون به
باب استفعال رفته معناي طلب و استدعا را پيدا ميكند. يعني جانشيني و خليفه شدن
كسي طلب ميشود.
مكّن: صيغة امر از باب تفعيل
است. بمعناي طلب استقرار به همراه قدرت است.
اين مطلب قابل انكار نيست كه
اين فراز از دعاي شريف افتتاح اشاره به آيه نوراني سوره مباركه نور دارد كه بر
اساس روايات متعددي از اهل بيت عصمت و طهارت:
وعدة الهي در آن آيه متوجه ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشّریف ميباشد.
و آن آيه به اين فراز قرار است كه: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ
وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ
الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمْ الَّذِي ارْتَضَى
لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا
يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الْفَاسِقُونَ
سؤال. دين مورد رضاي خدا
چگونه دينيست؟ مكّن له دينه الذي ارتضيته له …
پاسخ اين سؤال در آيه سوم از
سوره مائده ذكر شده است، چرا كه كامل شدن اين دين را منوط به پذيرش (ولايت) از
طريق اهل بيت علیه السلام ميداند
و ميفرمايد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ
نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمْ الْإِسْلَامَ دیناً»
بايد ديد آن چه روزي است كه
خداوند متعال 3 ويژگي و واقعة مهم را در آن ديده است و آن روز را بعنوان روز كمال
دين و تماميّت نعمت و رضايت به دين اسلام براي دينداران معرفي مينمايد. كه گويا
در واقع تا قبل از اين موعود اين كمال و تماميت و رضايت نبوده است.
همة مفسرين شيعه و بسياري از
علماء اهل سنت شأن نزول اين ايه را روز غدير خم معرفي نمودهاند كه پيامبر گرامي
اسلام در آن روز جانشين خودش را پس از خود تعيين نمودند. و در واقع حاكم، رهبر خليفه
و رهبر جامعه اسلامي كه داراي ولايت پس از رسول خدا صلی
الله علیه و آله و سلم بود معرفي شد.
اهميت اين امر زماني روشن ميگردد
كه قبل از نزول اين آيه، خداوند متعال مقدمهاي را بيان فرموده كه مسؤوليت پيامبر
را گوشزد ميكند. «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِنْ
رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» مائده/
67.
اين آيه كمي با زبان تهديد
نسبت به پيامبر سخن ميگويد كه اي پيامبر اگر اين وظيفه (اعلام ولايت و جانشيني
علي علیه السلام)
را انجام ندهي رسالت خدا را انجام ندادهاي.
و البته در اين زمينه روايات
اهل بيت نيز به ياري ما ميآيند. چرا كه در ذيل آيه 55 سوره نور (كه خداوند مؤمنين
را وعدة جانشيني داده بود)، از امام سجاد علیه السلام نقل
شده است:
آن كساني كه مقام خلافت را
خواهند گرفتن شيعيان ما اهل بيت هستند (كه ولايت ما را پذيرفتهاند) كه خداوند
متعال به دستان مردي از ما اهل بيت، اين نعمت را به آنها ميدهد كه مصداق اين آيه
باشد و او همان مهدي اين امت است. (تفسير
نورالثقلين، ج3، ص616، ح217.)
ظهور مهدي ماية عزت
مسلمين، آشكاري حق و
برقراری امنیّت پایدار
اَللّـهُمَّ اَعِزَّهُ وَاَعْزِزْ بِهِ،
وَانْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ، وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزيزاً، وَافْتَحْ لَهُ
فَتْحاً يَسيراً، وَاجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصيراً، اَللّـهُمَّ
اَظْهِرْ بِهِ دينَكَ وَسُنَّةَ نَبِيِّكَ، حَتّى لا يَسْتَخْفِىَ بِشَىْء مِنَالْحَقِّ
مَخافَةَ اَحَد مِنَ الْخَلْقِ؛خدايا عزّت بخش او را و عزيز گردان با ظهور او
(اسلام و مسلمين را) و ياري كن او را و ياري فرما بوسيله او (اسلام و مسلمين را) و
نصرت بخش او را نصرتي با عزت (شكست ناپذير). و به آساني جهان را به دست او فتح كن
و از جانب خود به او سلطنتي عنايت فرما كه عالمگير باشد.خدايا با ظهور او دينت و
روش و سنت پيامبرت را اشكار ساز تا آنكه ديگر چيزي از حق و حقيقت از ترس احدي از
خُلق مخفي نماند.
عزت: به معناي نفوذ ناپذيري
و عدم انعطاف در برابر انحرافها است و بر همين اساس، درون خود نوعي غلبه را نيز
به همراه دارد.
سلطان: به معناي قدرتي است
كه احاطه كامل نسبت به مجموعة پايين دست خود دارد.
اخذ عزت و نصرت از منبع اصلي: پر واضح است كه درخواست عزت و نصرت از باري تعالي، چنگ
زدن به منبع جوشش اين گوهر است، چرا كه خود فرمود:
مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ
فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا. فاطر/ 11.
لذا
عزت و ذلت حقيقي خلايق فقط در پي اراده او صورت خواهد گرفت:... تُعِزُّ مَنْ
تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ. آل عمران/ 26.
و نيز
كسي را كه دست ياري حق تعالي پشت سر او باشد، پيروز و غالب بر همگان خواهد بود.
إِنْ يَنْصُرْكُمْ
اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ. آل عمران/ 157.
در
فرازهای پایانی هم آمده : وَتَرْزُقُنا بِها
كَرامَةَ الدُّنْیاوَالاْخِرَةِ وَاَعْزِزْ بِهِذِلَّتَنا؛ خدایا بدان وسیله
بزرگوارى دنیا و آخرترا نصیب ما بگردان و ... وخوارى ما را بدو عزت بخش.
آشكاري
و اظهار كامل دين: واژه «ظهر» هنگامي كه در قالب باب (افعال)
ريخته شود چون متعدد ميگردد نوعي از مفهوم آشكاري را به ذهن القا ميكند كه لازمة
آن پوشيده شدن چيزهاي ديگر است. يعني آنچه اشكار شده است به نحوي بر چيزهاي ديگر
غلبه ميكند و آن را تحت الشعاع قرار ميدهد.اما اگر همين واژه بصورت ثلاثي مجرد
(ظهر، يظهر) بكار رود، فقط آشكار شدن شي خاصي را به ذهن ميرساند يعني آنچه تاكنون
ناپيدا بوده اكنون آشكار شده است.
با توجه به اين پيشفرض،
مرور منابع مهدوي روشن كننده اين مطلب است كه آنجا كه نگاه آيات و روايات، معطوف
به مسائل درون ديني، و رابطة ظهور امام زمان عجل
الله تعالی فرجه الشّریف با آن مسائل است، واژة ظهر، بصورت ثلاثي مجرد
به كار رفته. يعني با برپايي حكومت جهاني، برخي از مسائل درون ديني كه پوشيده شده
بودند، آشكار ميشوند. مثلا محمد بن مسلم ميگويد از امام باقر علیه
السلام سؤال كردم سيرة (مهدی)
پس از قيام چگونه خواهد بود حضرت فرمودند: او به روش رسول خدا رفتار ميكند تا
جايي كه اسلام را آشكار سازد.
محمد بن مسلم ميگويد:
دوباره پرسيدم، روش رسول خدا چگونه بود (كه اسلام آشكار شد). حضرت فرمودند: رسول
خدا آنچه از جاهليت در ميان مردم رواج داشت را باطل كرد و در ميان مردم با عدالت
رفتار كرد. همچنين است حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف هنگامي كه حكومت خود را برپا ميكند احكامي را
كه معطل ماندهاند، تعطيلي آنها را باطل ميكند و با مردم به عدالت رفتار ميكند.( تهذيب الاحكام، شيخ طوسي، ج6، ص154،
باب70، ح1.)
اما آنجائيكه نگاه آيات و
روايات، معطوف به مسائل بيرون ديني است، واژة (ظهر) بصورت ثلاثي مزيد و غالباً در
شكل و ساختار باب (افعال) به كار رفته است.
يعني ظهور امام زمان عجل
الله تعالی فرجه الشّریف رابطهاش
با مسائل برون ديني به اين صورت است كه اديان ديگر را تحت الشعاع قرار داده و بر
آنها غلبه ميكند.مثلا در سورة توبه اينچنين ميخوانيم: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ
رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ
وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ. توبه/ 33.
امام باقر علیه
السلام در ذيل اين آيه فرمودند: اين آيه محقق نميشود مگر هنگامي
قيام حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشّریف كه
در آن زمان هيچ شخصي باقي نميماند مگر آنكه به رسالت نبي مكرم اسلام اقرار ميكند.
سؤال.
مگر دين در خفاء است كه ميبايست ظاهر شود؟
از امام باقر علیه
السلام نقل شده است كه
فرمودند:مهدی ما به حكومت و كتاب و قضاوت تازه قيام ميكند.( البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص770،
ح4523.)
وقتي حضرت ولي عصر عجل
الله تعالی فرجه الشّریف ظهور
ميكند آن اسلام حقيقي ظاهر ميشود و به نظر ميآيد كه ديني تازه آمده است، در
حاليكه دين تازه نيست، بلكه حقيقتي است كه از نظرها مخفي شده است.يعني دستورات و
احكام اسلام دست خوش هوا و هوس واقع شده و زير پرده مانده و يا چه بسا مردم در دين
بدعت گذاشتهاند و كم كم چهرة حق پوشيده شده است.
عامل ديگري كه باعث شده چهره
حقيقي دين و سنت پيامبر مخفي بماند و اسلام واقعي عمل نشود، نبود امنيت و آرامش
لازم جهت اجراي احكام و مقررات اسلام و ترس و وحشتي است كه مانع از گفتن حقيت ميشود
همانطور كه در آيه مباركه سوره نور ميفرمايد:وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ
مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا
يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا. نور/ 55.
خداوند
با ظهور امام منتظر عجل الله تعالی فرجه الشّریف خوف و ناامني را تبديل به امنيت و آرامش ميكند تا هركس
بتواند به راحتي حق را بگويد و از آن دفاع كند.لذا در اين فراز از دعاي افتتاح عرض
ميكنيم: خدايا با ظهور عدل منتظر، دين خود و سنت
پيامبرت را ظاهر كن بطوري كه هيچ چيز از حق به واسطه ترس از كسي مخفي نماند. اَللّهُمَّ
اَظْهِرْ بِهِدینَكَ وَسُنَّةَنَبِیِّكَ حَتّى لا یَسْتَخْفِىَ بِشَىْءٍ
مِنَالْحَقِّ مَخافَةَ اَحَدٍمِنَ الْخَلْقِ
ظهور مهدي عجل الله تعالی فرجه الشّریف ماية برچیده شدن نفاق ومنافقین و یکپاچگی و همدلی امّت
اَللّـهُمَّ اِنّا
نَرْغَبُ اِلَيْكَ فى دَوْلَة كَريمَة، تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ،
وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ؛خدايا ما رغبت داريم بسوي تو براي دولتي
كريمه (محترم) كه عزيز كني بدان اسلام و اهلش را و خوار كني بدان نفاق و اهلش را
در فرازی که آرزوي وصال دولت كريمه آمده است یکی از دلایل این آرزو
را در این میبیند و عرضه میدارد خدایا رغبتم به این جهت است که با برپایی این
دولت اسلام و اهلش را عزيز كني بدان و بدان نفاق و اهلش را خوار كني.
در چند جمله بعد در فرازی
آمده است: اَللّهُمَّ الْمُمْ بِهِشَعَثَنا وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا
وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا وَكَثِّرْبِهِقِلَّتَنا وَاَعْزِزْ بِهِذِلَّتَنا؛خدایا
با ظهور او آشفتگي مان را سامان ده و پراكندگي مان را به اتفاق مبدل ساز و جداييها
را به وفاق مبدّل فرما،
در قسمتی دیگر با توجه به
آثار زیانبار تفرقه و فقدان همدلی و اتحاد از خداوند متعال میخواهد که راه نفوذ
رخنه کنندگان در دین و امت را ببندد و در پایان کار منتظران حقیقی را به اهدافشان
برساند و روسفید گرداند
وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنا، وَيَسِّرْ بِهِ
عُسْرَنا، وَبَيِّضْ بِهِ وُجُوهَنا، وَفُكَّ بِهِ اَسْرَنا، وَاَنْجِحْ بِهِ
طَلِبَتَنا؛خدايا راههاي نفوذ دشمن را ]به بركت ظهور حضرتش[
مسدود كن و سختيها را به آساني مبدل گردان و به ظهورش روي ما را سفيد كن و زنجيرهاي
اسارت و بردگي را از ما بگسل و ما را به هدفمان برسان.
تفرقه و رخنه، گاه بيروني
است و گاه دروني. رخته بيروني در بين مسلمانان كه دشمنان اسلام بويژه صهيونيزم و
استكبار جهاني در صدد استفاده از آن هستند در بسياري از مواقع اسلام و مسلمانان را
دچار شكست و زبوني كرده است.
ولي مهمتر از آن رخنهاي است
كه در داخل مسلمانان بوجود ميآيد كه حتي بنابر اعتقاد برخيها مسلمانان را تا
هفتاد فرقه و بلكه بيشتر شمردهاند كه طبق روايت نبوي تنها يك گروه از آنها نجات
پيدا كرده و به سر منزل مقصود رهنمون ميشوند.
بنابراين فقط با حضور امام
معصوم حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشّریف است كه راههاي نفوذ داخلي و خارجي مسدود خواهد
شد و گرفتاريها وسختيها به آساني مبدل خواهد شد و همه جهان رو به وحدت تحت لواي
اسلام پيش ميرود وتنها احكام الهي قرآن و دين مبين اسلام حاكم خواهد بود.
رهايي از مشكلات و سختيها
از آمال ديرينه بشر است كه در اين دعا بدان اشاره شده است تا خداوند به بركت حضرتش
اين مشكلات را مرتفع سازد، بخصوص مشكلات آخرالزمان كه
حفظ امور مادي و معنوي بسيار سخت است و رباخواري و حرام خواري فزوني مييابد.
علي علیه
السلام ميفرمايد: در آخرالزمان و قبل از فرا رسيدن قيامت كه
بدترين زمانهاست ظاهر ميشوند زنان بي حجاب كه زينتهاي خود را نيز ظاهر ساختهاندو
از دين خارج شده وارد فتنهها ميشوند.( من لا يحضره الفقيه، ج3، ص391.)
پیامبر اکرم صلی
الله علیه و آله و سلم فرمودند: بر مردم زماني خواهد آمد كه از قرآن
چيزي نمانده جز نشان و ظاهرش و از اسلام چيزي نمانده جز نامش كه بدان ناميده ميشوند،
مردمان آن زمان، دورترين مردمان از مساجدي هستند كه ظاهري آباد دارند اما درونشان
خالي از هدايت و رستگاري است.( كافي، ج8، ص307 (جامع الاحاديث نور)
از نظر معنوي حفظ دين آنقدر
سخت ميشود مانند حفظ آتش در دست لذا در روايت داريم كه عصر غيبت حضرت آنقدر
طولاني ميشود كه كمتر كسي از اين امتحان سربلند بيرون ميآيد و با رهايي از اين
سختيها و گرفتاريهاست كه وعده الهي محقق ميشود.
مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ
لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا. طلاق، 4.
ظهور مهدی مایه تکامل انسان و اوج گرفتن با همتی والا
برای رهبری امّت
وَتَجْعَلُنا فيها مِنَالدُّعاةِ اِلى طاعَتِكَ،
وَالْقادَةِ اِلى سَبيلِكَ؛ خدایا .. ما را در آن روز از مبلّغان براي طاعتت و
راهبران به دينت قرار ده. «القادة: به معناي قائد و پيشرو
در
فرازی از دعا نه تنها آرزوی وصال دولت کریمه آمده است، بلکه منتظران حقیقی را
تشویق و تحریک میکند که نه تنها آرزوی درک این دولت را بنمایید بلکه با همّت
بلندی بخواهد که او را در این نهضت جزو برگزیدگان امت و دعوت کنندگان به دینداری و
توحید ناب گرداند. بدیهی قرار گرفتن در زمره گروه دعوت کنندگان بیانگر این است که
فرد خود به هدایت و تکامل لازم و مورد تأیید رسیده که حال دیگری را دعوت میکند.پس
در اين فراز بعد از آرزوي تحقق دولت كريمه ميخواهد كه خداوندا ما را از دعوتكنندگان
به سوي خود و بندگيات قرار ده تا جزو مصاديق رستگاراني باشد كه در ايه 104 آل
عمران آمده است.
در يك نگاه كليتر بايد گفت
دعوت به حق يكي از وظايف اصلي مسمانان است كه در قالب امر به معروف و نهي از منكر
همواره جاري بوده است و يكي از ويژگيهاي مسلمانان متمكّن و به قدرت رسيده است.
الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ
أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا
عَنْ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ؛ آنان كه خدا را ياري ميكنند آنهايي
هستند كه اگر در روي زمين به آنان اقتدار و تمكّن دهيم نماز بپا ميدارند و زكات
به مستحقان ميدهند و امر به معروف و نهي از منكر ميكنند و ميدانند كه عاقبت
كارها به دست خداست. حج/ 41
در روايتي از امام باقرعلیه
السلام آمده است كه اين آيه در شأن حضرت مهدي عجل
الله تعالی فرجه الشّریف و يارانش ميباشد.
امام باقر علیه
السلام فرمودند: اين آيه
در شأن مهدي و يارانش فرود آمده است. خداوند بوسيلة آنان دين خود را آشكار ميكند
و حاكم ميگرداند به گونهاي كه اثري از ستم و بدعت ديده نميشود.( احقاق الحق و ازحاق الباطل، نور اله
تستري، ج13، ص341 (كتابخانه آيت الله مرعشي ـ قم)
وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى
الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنْ الْمُنْكَرِ
وَأُوْلَئِكَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ؛بايد از شما مسلمانان برخي را به خير و صلاح
دعوت كنند و مردم را به نيكوكاري امر و از بدكاري نهي كنند و اينان كه به حقيقت
واسطه هدايت خلق هستند (در دو عالم) در كمال فيروزبختي و رستگاري خواهند بود. آل
عمران/ 104.
دولت
كريمه:از فرازهاي دعا استفاده ميشود كه دولت كريمه
را ميتوان چنين بيان كرد:
اگر در دنيا دولتي تشكيل شود
كه تمام افراد آن از مزاياي حقوقي و عدالت اجتماعي برخوردار شوند و همه در زير يك
پرچم و صاحب يك كيش و مذهب گردند و قوانين و احكام الهي بين آنها جاري شود و
هيچگونه اكثريت و اقليّتي نباشد (ساير اديان و فرقهها قدرتي نداشته باشند) دولت
كريمه تشكيل ميشود.
در اين دولت يك هدف عالي و
عمومي و مشترك و معقول و مقبول وجود دارد كه تمام اهل عالم بايد بسوي آن گام
بردارند، تمام افراد بسوي خداشناسي و اطاعت پروردگار پيش ميروند و همه هماهنگ به
طرف نعمتهاي الهي و سعادت دو جهاني گام برميدارند، دولتي كه در آن اسلام به اوج
عزت و سربلندي خود ميرسد. دولت كريمه همان تحقق وعده الهي است كه در ايه 55 نور
بيان شده است.
علامه طباطبائي ره در
تفسير اين آيه شريفه ميفرمايد: دولت كريمه شايد همان تأويلي باشد كه خداوند وعده
داده كه علي رغم تلاش و ناخشنودي كافران محقق خواهد شد.( چنانچه در مورد پيامبر
عظيم الشان اسلام هم وارد شده است)
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى
وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ
الْمُشْرِكُونَ؛اوست خدائي كه رسولش (محمد مصطفي ص) را به هدايت خلق و
(ابلاغ) دين حق فرستاد تا او را هرچند مشركان دوست ندارند بر همه اديان غالب كند.
سوره صف، 9
در دولت كريمه مردم آنقدر
بهرهمند ميشوند و به آرزوها و اميال خود دست مييابند كه آرزو ميكنند اي كاش
مردگانشان زنده ميبودند.
رسول خدا صلی
الله علیه و آله و سلم فرمودند: مهدي آنچنان عدالتي در جامعه برپا ميكند
كه زندگان آرزو ميكنند كاش مردگانشان زنده ميبودند و از آن عدالت بهرهمند ميشدند.( مجمع الزوائد، ج7، ص315.)
ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف مایه ریشه کن شدن فقر و پرداخت دیون
اَللّـهُمَّ ... وَاَغْنِ بِهِ عآئِلَنا،
وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَُغْرَمِنا، وَاجْبُرْبِهِ فَقْرَنا، وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنا،
وَيَسِّرْ بِهِ عُسْرَنا» خدایا به ظهور او ... فقر و نيازمان را به غني و بينيازي
برگردان و بدهيهامان را ادا كن و كمبودهاي ما را جبران فرما و راههاي نفوذ دشمن
را مسدود كن و سختيها را آسانفرما،
انسان با توجه به ساختار
فيزيكي و طبيعي خود همواره نيازمند استعانت و كمك ديگران و اسباب و اشياء اين عالم
است بويژه در برابر خالق هستي كه فقر محض است.أَيُّهَا النَّاسُ
أَنْتُمْ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ؛ فاطر/
15.
امام حسين علیه
السلام در دعاي شريف عرفه ميفرمايند: الهي أنا الفقير في
غنايَ فكيف لا اَكونَ فقيراً في فقري. خدايا من در توانگري خودم نيازمندم پس چگونه
نيازمند نباشم در نداري و فقر خود.
از سوي ديگر در روايات عصر
ظهور ميخوانيم با وجود اينكه زمين و آسمان بركات و ثروتهايش را رو ميكند و
كشاورزي و صنعت و ... رونق مييابد ولي با اين همه روحيه استقنا و قناعت در مردم
بوجود ميآيد بطوريكه مستحقي براي دريافت زكات اعلام نياز نميكند.
امام صادق علیه
السلام ميفرمايد: هنگامي كه قائم ما قيام كند زمين گنجهاي خود را
بيرون ريخته، آشكار ميكند به گونهاي كه مردم با چشم خود آنرا بر روي زمين ميبينند
و دارندگان زكات سراغ كسي ميگردند كه نيازمند باشد تا زكاتشان را به او بدهند ولي
كسي يافت نميشود و مردم از فضل و بخشش خداوند از ديگران بينياز ميگردند.( بحارالانوار، ج52، ص337.)
جبران
غرامت مادي و معنوي
بنابر تاكيد قرآن انسان
همواره در زيانكاري و خسران است: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ»و بسياري از
نعمات الهي و فرصتها را از دست ميدهد كه خيلي اوقات امكان جبرانش را هم پيدا نميكند
مثلا عمر گرانمايه را از دست ميدهد يا مبتلا به آرزوهاي غير عملي و تبعيت از هوي
و هوص ميشود.
اما در دولت كريمه حضرت
امكاني فراهم ميآيد تا انسانهاي عصر ظهور بتوانند مزة زندگي و حيات طيبه را در
محضر امام معصوم پيدا كنند لذا در اين فرازها دعا ميكند كه:
بار الها با ظهور حضرتت قصور
و غرامتهاي ما را جبران فرما و طعم بندگي و ايمان را به ما بچشان لذاست كه مردم
در عصر ظهور به معنويت و بندگي بيشتر روي ميآورد. يعني در دولت مهدوي فقر مادي و
معنوي جبران ميشود و افراد به حيات الهي و طيبه ميرسند.
مولا علي علیه
السلام ميفرمايند: در روزگار مهدي عجل
الله تعالی فرجه الشّریف مردم به عبادت و دين روي ميآورند و نماز را
با جماعت برپا ميكنند.( عقد الدرر، ص159.)
علي علیه
السلام ميفرمايند: هنگامي كه قیام کننده ی ما قيام كند كينه هاي
بندگان نسبت به يكديگر از دلهايشان زدوده ميگردد.( بحارالانوار. ج53، ص316.)
شكوه در فراق يار
اَللّـهُمَّ اِنّا نَشْكوُ اِلَيْكَ فَقْدَ
نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَالِهِ، وَغَيْبَةَ وَلِيِّنا، وَكَثْرَةَ
عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا، وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ
عَلَيْنا، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَالِهِ، وَاَعِنّا عَلى ذلِكَ بِفَتْح مِنْكَ
تُعَجِّلُهُ، وَبِضُرٍّ تَكْشِفُهُ، وَنَصْر تُعِزُّهُ، وَسُلْطانِ حَقٍّ
تُظْهِرُهُ، َرَحْمَة مِنْكَ تُجَلِّلُناها، وَعافِيَة مِنْكَ تُلْبِسُناها،
بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ. بار خدايا (در فضاي غربت و غيبت امام عصر)
ما به سوي تو شكوه و شكايت آوردهايم، پيامبر ما در ميان ما نيست و وليّت
غائب است و دشمنان ما فراوان و شمارمان اندك است و فتنهها شديد و سخت (سختي آشوبها)
و اوضاع عليه ما هماهنگ و منسجم است (كمك كردن اوضاع زمانه بر عليه ما). خدايا
درود و صلواتت را بر محمد و آلش فرو فرست و ما را در مشكلات با پيروزي سريع ياري
كن و سختيها را از ميان ما بردار و ياريت را با عزّت قرين كن و حكومت حق را آشكار
نما و در پرتو رحمتت بر جلال عَظمتمان بيفزا و بر ما لباس عافيت و سلامت بپوشان.
به رحمت خود اي مهربانترين مهربانان.
دنياي اسلام با رحلت حضرت
رسول صلی الله علیه و آله و سلم عزيزترين
فرد خود را از دست داد، كسيكه سبب خلقت و رهايي انسانها از جهالت و ظلمت بود. در
جايي كه يعقوب از فراق يوسف علیهما السلام مينالد
و به خدايش شكوه ميبرد قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ؛ من
غم و اندوهم را تنها به خدا شكوه ميكنم.
پسر چرا مسلمانان ناراحت
وغمناك نباشند؟
هر كاري كه انسان قادر به
تحمل آن نباشد و از صبر او خارج باشد به شكايت و چارهجويي ميانجامد و انسان به
شكايت متوسل ميشود و قطعاً در درگاه ربوبي به شكايات زودتر رسيدگي ميشود زيرا
خداي متعال است كه چارهساز همه است و بايد از غير گسست تا از او جواب گرفت: يا
حبيب من لا حبيب له … يا مغيثَ مَنْ لا مغيثَ له … يا راحَم من لا راحَم له
لذا ميبايست از غيبت امامي
كه حاضر و ناظر است اما از چشمها پنهان است به درگاه الهي شكوه و ندبه كرد و همچون
خالق هستي منتظر ظهور بود: فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ
فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنْ الْمُنْتَظِرِينَ يونس، 10.
امام صادق علیه
السلام: صبح و شام منتظر ظهور و فرج حضرت وليعصرعجل الله فرجه
الشریف باشيد.( بحار، ج52، ص95.)
سؤال: چرا حضرت وليعصر عجل
الله تعالی فرجه الشّریف از غيبت خود نزد خداوند متعال شكايت ميكنند؟
حضرت در اين فراز از مقدّرات
الهي شكايت نميكند زيرا اهل بيت راضي به رضاي حق هستند بلكه از باب راز و نياز و
تمنّا براي حل مشكلات و كفايت مهمّات است تا مردم جهان بويژه شيعيان بيش از اين در
حيرت و ضلالت غوطهور نشوند.
و شايد به اين علت باشد كه
وضع جهان را ميبينند حتي آنهايي را كه ادعاي شيعهگري ميكنند لذا براي رفع
مظلوميت تشيع و غربت آن از خداوند ميخواهند تا با ظهورشان به اين غربت پايان
دهند، چنانكه اهل ايمان هم از غيبت امام خود گله دارند چون اوضاع جهان را ميبينند
و از سويي روايات عصر ظهور را ميخوانند و هر لحظه مشتاقتر ميشوند.
روايات متواتر وجود دارد كه
حضرت بعد از اينكه ظلم و جور و فساد عالمگير و فروان ميشود ظهور ميكنند كه اين
خود بيانگر وضعيت رقّت بار قبل از ظهور است لذا امام و مؤمنين حق دارند تا تعجيل
در ظهور را دعا كنند و از غيبت امام شكوه نمايند.
علاوه بر اوضاع جهان، اندك
بودن ياران و اهل ايمان و در مقابل فرواني دشمنان خود يكي ديگر از عوامل شكوه به
درگاه الهي است طبق آمارهاي رسمي جهان شايد تنها يك پنجم اهل دنيا مسلمان
باشند و از ميان مسلمانان هم شايد يك پنجم شيعه باشند هر چند شيعه نيز خود شاخههاي
متعددي دارد و همهشان 12 امامي نيستند.
|