منوی اصلی
Skip Navigation Links

تازه ترین ارسال ها
* بیعت کردن و دفاع امیرالمومنین

* آتش زدن درب خانه وحی

* هتک حرمت حضرت زهرا س

* ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها

* چگونه زینت امام زمان باشیم؟

* برنامه های مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه الشّریف در دوران ظهور

* شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها

* شهادت امام حسن عسگری علیه السلام

علی اکبر حسین علیه السلام


جلوه ى ذات خداى دادگستر اكبر آمد                                    مرحبا آئينه ى روى پيمبر اكبر آمد

از قدومش شد هويدا جنت موعود ما را                                                آنكه شد خلد مخلّد پاى تا سر اكبر آمد

داد مرغ شب نويد جانفزا بر ظلمت شب                                               كاشكارا شد سحر شمس منور اكبر آمد

شد گل افشان مقدم او را ملك با شوق و شادى                 زان كه امشب نوگل زهراى اطهر اكبر آمد

مولد او مى‏كند تفسير ايثار و شهادت                                   در شجاعت ثانى ساقى كوثر اكبر آمد

او شبيه آمد محمد را به خلق و خلق و منطق                      خاتم پيغمبران را ياد آور اكبر آمد

آنكه باشد مصحف و ايمان و تقوا را عصاره                          از براى چرخ عزّ و جاه محور اكبر آمد

تا ز موج فتنه آرد كشتى دين را به ساحل                             ناخدا و بادبان، سكّان و لنگر اكبر آمد

آمده درياى فضل وجود را تابنده گوهر                                  بر سر تقوا و دين رخشنده افسر اكبر آمد

جام عشق ايزد آمد، شبه روى احمد آمد                              آنكه دارد بر لبان خويش كوثر اكبر آمد

آسمان در تب و تاب است؛ زمين در انتظار هديه اي آسماني و ملكوتيان در انتظار دیدن اشبه النّاس به رسول خدا صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم. لحظاتي پر از احساس و شادي رقم مي‌خورد و اندك‌اندك لحظه موعود فرا مي‌رسد. يازدهم شعبان سال 33 هجري قمري از راه می آيد...

خانه ی سیّدالشّهداء عَلیهِ السَّلام غرق نور و شادي می شود و لبخند مهر و شوق بر لبان ليلا نقش مي بندد؛ چرا كه فرزندي زيبا شبيه پيامبر خانه آنها را روشن ساخته است.

وقت نام‌گذاري اين كودك آسماني است. آن‌قدر علاقه ی پدر به مولاي متقيان، امیر انس و جان، امیرالمؤمنین علی عَلیهِ السَّلام زياد است كه مي فرماید: "اگر صد فرزند هم مي داشتم، دلم مي خواست همه را علي بنامم".

تو فرزند بزرگ اين خانواده ی پر نوري‏، و تو را پدر "علي اكبر" مي نامد. حماسه از چشم‏های تو آغاز می شود در روز واقعه. رشادت یعنی "تو"، وقتی که در رکاب پدر، تار و پود حادثه را شمشیر می زدی.

علی جان! امروز می آیی؛ با نشانه‏ای از آن سوی آسمان، با سیمای نبوی، و زمین با خنده های نخستینت، شکفتن آغاز می کند. وجودت تکه ای از بهشت است؛ و از چشمانت عطر یاسی عجیب می تراود. روشنای چهره ات با اُفق های دور و درخشان نسبت دارد. ریشه‏ات از مقدم ترین رودخانه، آب می خورد. نخل‏ها، پیش قامتت کوچک می نمایند، ای اکبر لیلا!

نامت از دهان زمین نمی افتد؛ آزادگی، دوست دیرینه تو، خورشید، همبازی کودکی ات و عشق، همسفره ی همیشگی توست. قبایل عرب از گندم زار شجاعت تو نان می خورند. پرندگان، چشم بر قانون رهایی‏ تو دوخته اند.

تو علی اکبری! علوی سیرت و محمّدی صورت. در آغوش باران زاده شده‏ای و از سینه ی بهار، شیر نوشیده ای. از عشیره ی گل سرخی و از تبار آفتاب. شاعرانه ترین واژه ها، شعر بلند حماسه ات را سرودن نمی توانند.

می آیی و پنجه در پنجه ی کوه می افکنی و فرو می ریزی اش. می آیی و از جای گام های سپیدت، درختانی از آینه قد می کشند. بر اسب که می نشینی، بارانی از ستاره باریدن می گیرد. مهتاب، امواج نگاه توست که بر دامن آسمان می ریزد.

آئینت جوانمردی ست. صدایت، لرزه بر اندام آن هایی می انداخت که نفس های حسین عَلیهِ السَّلام را بریده بریده می خواستند. آموزگار تو عباس است! حیدر کربلا! پهلوان امّ البنین!

قد رعنایت به شاخه ی شمشاد می ماند؛ سایه گستر و پربار. کمان ابروانت به سان شمشیر برّان است. طره ی مشکین گیسوانت، شاخه ی طوبی را به یاد می آورد. حُسن یوسف در مقابل توفان زیبایی‏ات، پیراهن درید و شاهدان عالم قرب، از شکوه وجودت، پای در گل ماندند و خوبرویان دل بُرده از جهان، انگشت حیرت خویش را به بهای ترنج بریدند.

خوش آمدی نوگل حسین! با آمدنت، عشق به میهمانی خانه های بی قرار می رود و سقف خانه ها ستاره پوش می شوند.

چکیده ای از زندگی نامه ی شاهزاده حضرت علی اکبر عَلیهِ السَّلام

علی بن الحسین، حضرت علی اكبر عَلیهِ السَّلام، بنا به روایتی در یازدهم شعبان سال43 قمری در مدینه ی منوره دیده به جهان گشود.(مستدرك سفینه البحار (علی نمازی)، ج 5، ص 388)

پدر گرامی اش، حضرت حسین بن علی بن ابی طالب عَلیهِم السَّلام و مادر محترمه اش لیلا بنت ابی مرّه بن عروه بن مسعود ثقفی است.( أعلام النّساء المؤمنات (محمد حسون و امّ علی مشكور)، ص 126؛ مقاتل الطالبین (ابوالفرج اصفهانی)، ص 52)

او از طایفه خوش نام و شریف بنی هاشم بود . و به بزرگانی چون پیامبر اسلام صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم، حضرت فاطمه زهرا سَلام الله عَلیها، امیرالمؤمنین علی عَلیهِ السَّلام و امام حسین عَلیهِ السَّلام نسبت دارد.

نقل است روزی علی اكبر عَلیهِ السَّلام به نزد والی مدینه رفته  و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او می برد، در آخر والی مدینه از علی اكبر سؤال كرد: نام تو چیست؟ فرمود: علی. سؤال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی! آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، "ما یُریدُ اَبُوك؟" پدرت چه می خواهد، همه اش نام فرزندان را علی می گذارد؟!
این پیغام را علی اكبر
عَلیهِ السَّلام نزد اباعبدالله الحسین عَلیهِ السَّلام برد. ایشان فرمودند: " والله اگر پروردگار ده ها فرزند پسر به  من عنایت كند نام همه ی آن ها را علـــــــــی می گذارم و اگر ده ها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همه ی آن ها را نیز فاطـــــمه می گذارم.(مقاتل الطالبین، ص 52؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 1، ص 373 و ص 464)

درباره ی شخصیت علی اكبر عَلیهِ السَّلام  گفته شد، كه وی جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و صباحت رخسار، شبیه ترین مردم به پیامبر اكرم صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش امیرالمؤمنین علی بن لبی طالب عَلیهِ السَّلام به ارث برده و جامع كمالات و محاسن را دارا بود.( منتهی الامال ، ج 1، ص549)

در روایتی به نقل از شیخ جعفر شوشتری در كتاب خصائص الحسینیه آمده است: اباعبدالله الحسین عَلیهِ السَّلام هنگامی كه علی اكبر را به میدان می فرستاد، به لشگر خطاب كرد و فرمود:

" یا قوم! هولاءِ  قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله " ای قوم! شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، كه شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم است بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول الله صَلّی الله عَلیهِ وَ آلهِ و سَلّم تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می كردیم.

بنا به نقل ابوالفرج اصفهانی، آن حضرت درعصر خلافت عثمان بن عفان (سومین خلیفه راشدین) دیده به جهان گشود.(مقاتل الطالبین، ص 53)

این قول مبتنی بر این است كه وی به هنگام شهادت بیست و پنج ساله بود. در برخی روایات هم سن ایشان را 28 ساله ذكر كرده اند، وی در مكتب جدش امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب عَلیهِ السَّلام و در دامن مهرانگیز  پدر بزرگوارشان حضرت سیّد الشّهداء عَلیهِ السَّلام در مدینه و كوفه تربیت و رشد و كمال یافت و امام حسین عَلیهِ السَّلام در تربیت وی و آموزش  قرآن ومعارف اسلامی و اطلاعات سیاسی و اجتماعی به آن جناب تلاش بلیغی به عمل آورد و از وی یك انسان كامل و نمونه ساخت و شگفتی همگان، از جمله دشمنانشان را بر انگیخت.

" یا ربّ علی الکبر بِحقّ علی اکبر اِشف صَدر علی اکبر بِظُهور الحجّة "


آرشیو مطالب
Skip Navigation Links

دلنوشته ها
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد

تصاویر سایت
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد