زمین زیباترین لحظات را پایكوبان به سرور و شادی می پردازد،‌ فرشتگان به واسطه این هلهله و شادی به زمین آمده اند تا گل هایی از جنس نور بر سر اولین امام شیعیان و ام ابیها بریزند.

مدینه امروز دست افشان اتفاق زیبا و مباركی است پیوند دو موجود آسمانی در كوچه های بی پناه شهری كه بچه ها هر شب منتظر نان و رطب هستند تلاقی عشق و محبت آسمانی است.

پیوند خجسته ای كه در خود لحظه ها و سال های غم و اندوه آینده را در سر می پروراند.

امشب ستاره ها كاروان جشن به راه انداخته اند و فرشتگان و ملائك لحظه ها را به نظاره نشسته اند تا در گذرگاه وصال دو شاخه مهربانی و عشق پایكوبی كنند.

امشب زیباترین عطیه الهی با همراهی فرشتگان پای در خانه نور می گذارد خانه ای كه از آن مولا علیه السلام   مردی از دیار بهشت است كه در عین صلابت و ابهت در برابر پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم  متواضع و صبور نشسته است.

به واقع در كجای این دنیای خاكی همتایی برای حضرت زهرای مطهره سلام الله علیها  و در عین حال همسری در شان مولا علیه السلام پیدا می شد و كدام گل سرسبد آفرینش می توانست همسری امیرالمومنین علیه السلام را بپذیرد اگر فاطمه زهرا سلام الله علیها نبود.

چه كسی چون مولا علی علیه السلام   می توانست با همه فروتنی و جلال و جمال در ایمان لایق و شایسته خواستگاری از بزرگ بانوی عالم باشد بانویی كه بی نظیرین و بی همتاترین همسر برای شاه ولایت بود.

ازدواج مولای متقیان علی علیه السلام   و بانوی عالمیان فاطمه زهرا سلام الله علیها بضعه الرسول صلی الله علیه و آله و سلم كمال انسانی و رضایت خداوندی و نمایش اوج بندگی معبود بود.

امروز روز سرور دل بهانه های خلقت است...

قال الله تعالی: "یا احمَد! لَولاک لَما خَلقتُ الأفلاک، وَ لَو لا عَلی لَما خَلَقتُک وَ لو لا فاطمَة علیها السلام  لَما خَلَقتُکُما"

ای احمد! اگر تو نبودی هیچ فلکی نمی آفریدم و اگر علی علیه السّلام نبود تو را نمی آفریدم و اگر فاطمه سلام الله علیها نبود، هرگز تو و علی علیه السّلام را نیز نمی آفریدم.(فاطمة الزهرا سلام الله علیها بهجة قلب المصطفی ج1ص9به نقل از کشف اللآلی لصالح بن عبدالوهاب بن العرندس، مؤسسة النعمان، بیروت،1410هق)

ابو هاشم عسکری گوید: از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام پرسیدم که به چه مناسبت حضرت فاطمه را زهرا نامیده‏اند؟
فرمود: به خاطر آن که چهره‏اش از اول صبح برای امیرالمؤمنین علیه السلام  به سان خورشید درخشان و به هنگام زوال مانند ماه نورانی و به هنگام غروب مانند ستاره درخشان روشن می‏شد.

هرگاه علی علیه السلام  آفریده نمی شد، کسی که لایق همسری فاطمه سلام الله علیها باشد وجود نداشت. (کنوزالحقایق 124، بحارالانوار ج 43 ص 145)

ازدواج حضرت فاطمه سلام الله علیها و  حضرت علی علیه السلام  در روز پنجشنبه اول ذی الحجه الحرام سال دوم هجرت صورت گرفته است.

ازدواج مبارک امیرالمومنین علی علیه السلام  و حضرت زهرا سلام الله علیها وحی آسمانی بوده است چرا که، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: فرشته ای از سوی خدا آمد و به من گفت خداوند بر تو سلام می فرستد و می گوید: من دخترت فاطمه سلام الله علیها را در آسمان ها به همسری علی بن ابیطالب علیه السلام در آوردم تو نیز در زمین او را به ازدواج علی درآور. (ذخایر العقبی ص 31)

هنگامی که امیر مومنان علیه السلام به خواستگاری فاطمه علیها السلام آمد چهره مبارکش از شرم گلگون شده بود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  با مشاهده او شاد و خندان شد فرمود: برای چه نزد من آمدی؟

ولی امیر مومنان علی علیه السلام  به خاطر ابهت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و مقام ایشان نتوانست خواسته خود را مطرح کند لذا سکوت کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که از درون امیرمومنان علی علیه السلام  باخبر بود پس چنین فرمود: شاید به خواستگاری فاطمه سلام الله علیها آمدی؟ عرض کرد: آری برای همین منظور آمده ام.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ای علی! قبل از تو مردان دیگری نیز به خواستگاری فاطمه سلام الله علیها آمده اند هرگاه من با خود فاطمه علیها السلام این مطلب را در میان می نمودم روی موافق نشان نمی داد، اکنون بگذار تا این سخن را نیز با خود او در میان نهم . پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم از فضایل علی علیه السلام  برای دخترشان بازگو کرده فرمودند: من می خواهم تو را به همسری بهترین خلق خدا درآورم، نظر تو چیست؟

فاطمه سلام الله علیها که غرق در شرم و حیا بود، سر به زیر انداخت و چیزی نگفت وسکوت کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سر برداشت و این جمله را فرمود: الله اکبر! سکوت او اقرار است. در این موقع جبرئیل نازل گشت و گفت ای محمد صلی الله علیه و آله! فاطمه سلام الله علیها را به ازدواج علی علیه السلام  درآور، زیرا خدا راضی است فاطمه سلام الله علیها برای علی علیه السلام باشد و علی علیه السلام برای فاطمه سلام الله علیها. و سنبل و قرنفل به من داد و من آنها را گرفته و بوییدم و از آنها پرسیدم. گفت: خداوند به فرشتگان بهشت دستور داد که بهشت را زینت دهند و منادی از عرش صدا زد که روز ولیمه علی بن ابیطالب علیه السلام است.

در همین ایام بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرشته ای را دید که 24 چهره داشت. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: ای محبوبم جبرئیل! من هیچ گاه تو را به این چهره ندیده بودم. فرشته عرض کرد یا رسول الله من فرشته ای هستم که خداوند مرا فرستاده تا ازدواج بین این دو نور را برقرار سازم. در میان دو شانه آن فرشته چنین نوشته بود: محمد رسول الله علی وصیه. (بحارالانوار ج43 ص 93 روایت 4)

پیغمبر صلی الله علیه و آله از امیر مومنان در مورد مهریه فاطمه سلام الله علیها سوال کرد. آن حضرت فرمود: پدرو مادرم به فدایت، تو از زندگی من به خوبی آگاهی که جز شمشیر و زره و شتر چیز دیگری ندارم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شمشیرت به هنگام کارزار با دشمنان اسلام مورد نیاز است و باشتر نیز باید نخلستان را آب دهی، بنابراین زره را می توانی مهریه همسرت بنمایی و من دخترم فاطمه را در برابر همین زره به عقد تو درآورده ام. (احقاق الحق ج10 ص357)

فاطمه سلام الله علیها از پدرش خواست مهر او را شفاعت گنه کاران امت در قیامت قرار دهد، این درخواست قبول شد و جبرئیل فرمان آن را از آسمان بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل کرد. (اخبار الدول ص 88)

مراسم جشن عروسی:

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به ام ایمن فرمود: علی را خبر کن. امیر مومنان علی علیه السلام  آمد و در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشست اما سر خود را از شرم به زیر انداخت.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آیا میل داری همسرت را به  خانه ببری. امیر مومنان علی علیه السلام  در حالی که سرش را به زیر انداخته بود عرض کرد: آری پدر و مادرم به قربانت. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با خوشحالی فرمود همین امشب ترتیب کار را خواهم داد. و همان جا دستور فراهم ساختن مقدمات جشن بسیار ساده ای را فراهم کرد. امیر مومنان مقداری از پول همان  زره ی را که فروخته بود روغن، خرما و کشک خریداری کرد و به ام سلمه داد . پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  آستین را بالا زد و سفره تمیزی طلبید و آنها را با هم مخلوط کرد و غذایی تهیه نمود و با همان غذا از مردم پذیرایی کرد. علی علیه السلام  شخصا به مسجد رفتند و اصحاب را دعوت نمودند. خواست برخی را دعوت کند اما حیا مانع شد از این رو با صدای بلند فرمود شما را به میهمانی عروسی فاطمه سلام الله علیها دعوت می کنم.

با دعای پیامبر صلی الله علیه و آله برکتی در غذا افتاد که همگی سیر خوردند. پس از رفتن مهمانان خانه خلوت شد پیامبر فاطمه سلام الله علیها را در سمت چپ و علی علیه السلام  را در سمت راست خود نشاند و درباره آنها دعا کرد و فرمود: خداوندا اینها از منند و من از آنها هستم بارالها! همان طور که هرگونه رجس و پلیدی را از من دور کرده ای از آنها نیز دور کن و آنها را پاکیزه فرما.

سپس فرمود: برخیزیدو به خانه خود روید خداوند بر شما هر دو مبارک گرداند.