دومین سفیر و نایب ویژه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف ابوجعفر، محمد بن عثمان بن سعید عمرى
اسدى معروف به « محمد عمری » است و کنیه اش ابوجعفر بوده است.
وی
از اوان کودکی همچون پدرش عثمان بن سعید در خدمت ائمه معصومین علیهم
السلام بود. او ابتدا در خدمت امام هادی علیه
السلام و پس از آن در خدمت امام عسکری علیه
السلام بود.که بعد از وفات پدرش (عثمان بن سعید عمرى
) و به دستور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف
به جاى او نشست و به وکالت و نیابت خاص از ناحیه مقدس منصوب شد. و در حدود 40 سال
مقام والای نیابت خاصه را بر عهده داشت
عبدالله
بن جعفر حمیری می گوید: از طرف امام زمان عجل
الله تعالی فرجه الشّریف به مناسبت وفات عثمان بن سعید، نامه ای
برای فرزندش محمد ظاهر شد که در آن آمده بود: «انالله و انا الیه راجعون ....
مابرای خدائیم و بازگشتمان به سوی اوست تسلیم فرمان خدا و راضی به قضای الهی هستیم
پدرت سعادتمندانه زیست و نیکو از این جهان دیده بر بست خدای رحمتش کند و او را به اولیاء
و موالی خود ملحق سازد که همواره در راه آنها کوشا بود و در چیزهایی که اورا به
خدا نزدیک سازد تلاشی فراوان داشت خدای تبارک وتعالی رویش را سفید و درخشنده
گرداند و لغزشهایش راببخشد... خدا تو را کمک کند، نیرو بخشد، یاری ات کند،
توفیق دهد، ولی، حافظ، مواظب و کفایت کننده ات باشد) بحار الانوار ج 51 ص 349 ،منتخب الاثر ص 395 ،غیبت شیخ طوسی ص 219 ،الامام
المهدی ص 252 والزام الناصب ص 125 و130)
در توقیع دیگری به یکی از شیعیان در حق محمد بن عثمان فرمود :
او در همین حال مورد وثوق و اعتماد ماست ،و او در پیش ما مقام
و منزلتی دارد که او را دلشاد می سازد .خداوند لطف و کرمش را در حق او افزون کند که
او مولای تواناست ،وهمه ستایشها مخصوص اوست که شریکی ندارد .وصلوات وسلام ودرودهای
فراوان بر رسول گرامیش حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و اهلبیت او باد.( بحارالانوار ج 51 ص 356)
نایب دوم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف کتابهایی در فقه نگاشت که مطالب
آنها از امام عسکری و امام زمان علیهماالسلام است.
یکی از آثار ایشان «الاشربه» در ابواب فقه است. امکلثوم، دختر
عثمان بن سعید میگوید: «این کتاب به وصیت پدرم به دست ابوالقاسم، حسین بن روح
نوبختی سومین سفیر رسید و پس از آن بر طبق وصیت وی به دست چهارمین نایب خاص رسید.
شیخ طوسی با سندى معتبر
گزارش مى دهد که عبدالله بن جعفر حمیرى مى
گوید: از محمد بن عثمان عمرى پرسیدم : آیا امام مهدى عجل
الله تعالی فرجه الشّریف را دیده اى ؟ گفت : بلى ! آخرین بارى که حضرت را
زیارت کردم در مکه نزد خانه خدا، کعبه بود و مى گفت : اللهم انجزلى ما وعدتنى
«خدایا آنچه را که به من وعده دادی برآورده ساز و نیز محمد بن عثمان گفت : دیدم که آن حضرت در مستجاربه پرده هاى
کعبه چسبیده و مى گوید: اللهم انتقم لى من
اعدائک : بارخدایا انتقام مرااز دشمنانم بگیر.
اسحاقبن
یعقوب مىگوید: از محمد بن عثمان خواهش كردم نامه مرا كه مشتمل بر پارهاى از
مسائل مشكلى كه برایم پیش آمده بود، به ناحیه مقدسه تقدیم دارد. (او هم پذیرفت) و
جواب آن به خط مولایم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف
بدین قرار صادر شد:
خداوند
تو را هدایت كند و بر اعتقاد حق ثابت و پایدار بدارد. این كه سؤال كردهاى بعضى از
افراد خاندان ما و عمو زادگان ما منكر وجود من هستند. بدان كه بین خداوند و هیچ كس
قرابت و خویشى نیست و هر كس منكر وجود من باشد از من نیست؛ و راهى كه او مىرود
راه پسر نوح است. و راهى كه عمویم جعفر (كذاب) و اولاد او نسبت به من پیش گرفتهاند،
راه برادران یوسف است .
اما
فقاع (آبجو) نوشیدنش حرام است، ولى نوشیدن شلماب مانعى ندارد.
اما
اموالى كه شما (به عنوان هدیه) به ما مىرسانید، ما آن را براى پاك شدن شما از
گناهان قبول مىكنیم، بنابراین، هر كس مىخواهد به ما برساند، و هر كس نمىخواهد
قطع كند؛ آنچه خدا به ما داده است، از آنچه شما مىدهید بهتر است .
و
اما وقت ظهور من وابسته به اراده خداوند متعال است. كسانى كه وقت آن را تعیین
مىكنند، دروغگو هستند.
و
اما حوادثى كه براى شما پدید مىآید (و حكم آن را نمىدانید) پس رجوع كنید به
راویان حدیث ما؛ زیرا آنها حجت من بر شما
هستند، و من هم حجت خدا بر آنها هستم.
و
اما محمدبن عثمان عمرى كه خداوند از وى و از پدرش خشنود باشد، مورد وثوق من و
نوشته او نوشته من است .
و
اما محمدبن على بن مهزیار اهوازى، به زودى خداوند دل او را اصلاح مىكند و شك و
تردیدش را از وى بر طرف مىسازد.
و
اما مالى را كه براى ما فرستادهاى، پذیرفته نمىشود، مگر این كه از حرام پاك و
پاكیزه گردد و پول زن آواز خوان هم ، حرام است .
و
اما محمدبن شاذان بن نعیم ، او مردى از دوستان ما اهل بیت است.
و
اما ابوالخطاب محمدبن ابى زینب اجدع ، او و پیروانش ملعون هستند، تو با آنها كه
عقیده اینان را دارند، رفت و آمد نكن؛ زیرا من از آنها بیزارم، و پدران من هم از
آنها بیزار بودند. و اما كسانى كه اموال ما را نزد خود نگاه مىدارند، اگر چیزى از
آن را براى خود حلال بدانند و بخورند، مثل این است كه آتش خوردهاند.
و
اما خمس براى شیعیان ما مباح و براى آنها تا ظهور ما حلال گشته است، تا به واسطه
آن ولادتشان پاك باشد، و پلید و آلوده نگردند.
و
اما مردمى كه از فرستادن آن اموال به نزد ما پشیمان شدهاند، در دین خدا شك و
تردید نمودند، اگر اموالى كه به ما دادهاند، بخواهند به آنها پس مىدهیم، ما نیاز
به بخشش كسانى كه درباره وجود ما تردید دارند، نداریم.
و
اما علت غیبتى كه به وقوع پیوسته است، خداوند مىگوید: «اى كسانى كه ایمان
آوردهاید سؤال نكنید از چیزهایى كه اگر براى شما آشكار گردد، شما را آزرده كند.»
هر یك از پدران من در زمان خود بیعت سلطان طاغوت زمان خود را به گردن گرفتند، ولى
من زمانى قیام مىكنم كه بیعت هیچ یك از طاغوتها را به گردن ندارم.
و اما چگونگى انتفاعى كه مردم در غیبت من از
من مىبرند، همچون انتفاع از خورشید است هنگامى كه در پشت ابرها پنهان شود. من
امان مردم روى زمین هستم، همان طور كه ستارگان امان اهل آسمانها مىباشند.
بنابراین، سؤالهایى كه برای شما سودى ندارد، پرسش نكنید و خود را به خاطر چیزى كه
نیازى به آن ندارید، به مشقت نیندازید. براى تعجیل در فرج و ظهور من زیاد دعا كنید
كه رهایى شما از قید و بندها در دعا است . سلام بر تو اى اسحاق بن یعقوب و سلام بر
كسانى كه راه هدایت را پیش گرفتهاند.( كمال الدین، ج 2، ص 483)
او به مدت 2 ماه قبل از مرگش
با راهنمایى امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف
زمان مرگ خود را یادآور شد. از این رو،
براى خود قبرى حفر کرد و در روز موعود چشم از دنیا فروبست . روایت شده است که وی
قبری برای خود مهیا ساخته بود و با ساج آن را پوشانیده و آیاتی از قرآن را بر آن
نوشته و در کنار آن نام ائمه علیهم السلام را
نگاشته بود. محمد بن عثمان هر روز
به داخل این قبر می رفت و جزئی از قرآن را می خواند و بیرون می آمد.
|